غرب و مهدویت صفحه 18

صفحه 18

شده بود. یأس و نومیدی، به بخشی از فرهنگ اجتماعی دوران قرون وسطا تبدیل گشته بود؛ لذا دنیاگرایی و بازگشت انسان به دامان طبیعت، واکنش انفجارآمیز انسان مؤمنی بود که قرن ها سرکوب و سلب اختیار و بی اراده شده بود.(1)

تغییر مرکز ثقل جهان انسانی از خدا به انسان، جدی ترین تغییری است که در غرب مدرن و دورۀ رنسانس صورت گرفت. رنسانس، تحولی اساسی در زندگی مغر ب زمینیان پدید آورد. این تحولات، انکار اصول معنوی و دینی را به همراه داشت. در این مقام، بشر خود را موجودی طغیان کننده در برابر خداوند و عالم معنا تلقی کرد.

آنچه امروزه از آن با نام غرب و فرهنگ غربی یاد می شود، در واقع همان فرهنگ و فلسفۀ حاکم بر دوران جدید است؛ دورانی که با یک نهضت فرهنگی اجتماعی به نام رنسانس آغاز شد که در واقع، واکنش غرب در مقابل قرون وسطای مسیحی بود. رنسانس که در آغاز بیشتر جنبۀ علمی، هنری و ادبی داشت، به تدریج به عرصه های گوناگون اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نیز کشیده شد و احیای حقوق انسانی و آرمان هایی چون برابری، آزادی و رفاه در سرلوحۀ اصطلاحات اجتماعی قرار گرفت.

اگرچه تمدن غرب را باید در راستای حرکت تاریخی رو به پیش دید، مقصود اصلی نوشتار حاضر، بررسی ویژگی ها و اثرگذاری فرهنگِ برآمده از غرب مدرن و تأثیر آن در ادبیات سیاسی فرهنگی غرب دربارۀ منجی گرایی اسلامی است.

گفتار دوم: مبانی و اصول فکری و فرهنگی تمدن غرب

اشاره

در تبیین چیستی و ماهیت «غرب»، برداشت ها و تعاریف به تنهایی کافی نیست. ماهیت مفهومی همچون «غرب» به صرف تعریف و توصیف روشن نمی گردد و علاوه


1- هرمن رندال، سیر تکامل عقل نوین، ص227.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه