داستانهای سوره حمد صفحه 167

صفحه 167

کفر نعمت نعمتت از کف برون

بنده سپاسگزار

(عبد الملک مروان ) خلیفه اموی ، فرمانروایی ستمگر و خونخوار بود. روزی او (حضرت امام سجّاد علیه السلام ) را پیش خود خواند.

وقتی که (حضرت سجّاد علیه السلام ) وارد قصر او شد، عبدالملک حضرت را دید که از زیادی عبادت ، بدنش ضعیف شده و مانند چوبی خشکیده به نظر می رسد.

چشمان مبارکش گود نشسته ، پیشانی اش در اثر زیادی سجده ، پینه بسته و قدِّ آن بزرگوار خمیده است .

عبد الملک با دیدن این صحنه متاءثر شد و گفت :

(ای فرزند رسول خدا، چرا خودت را در رنج عبادت انداخته ای ، در حالی که جای شما در بهشت است و پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله برای شما شفاعت می کند.)

حضرت در پاسخ او فرمود:

(به خدا قسم ، اگر در اثر زیادی عبادت و سجده ، اعضای بدنم قطعه قطعه شود و دو چشمم از جایش بیرون آید، از عهده یک هزارمِ یکی از نعمت های بی شمار خداوند برنمی آیم .)

و آیا در مقابل این همه نعمتی که خدا عنایت فرموده بنده سپاسگزاری نباشم .(93)

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه