داستانهای سوره حمد صفحه 229

صفحه 229

امیر و مجری احکام قرآن

که تا بر دیدگان خاک قدومش

کشد (ناصر) به عز و رفعت و شاءن

(ناصر)

بندگی خدا

(ابو نصر سامانی ) وزیر سلطان طغرل بود، او عادت داشت ، پس از نماز صبح بر سر سجاده می نشست اَوْراد و اَذْکار و دعا می خواند تا اینکه آفتاب طلوع کند، آنگاه به خدمت سلطان می رفت

یک روز صبح که آفتاب طلوع نکرده بود، سلطان کسانی را به دنبال وزیر فرستاد و به او گفت : برای امر مهمی وزیر را بگوئید بیاید.

فرستادگان آمدند و او را بحضور شاه خواندند.

وزیر چون ادعیه و اَوْرادَش تمام نشده بود، بفرمان شاه التفات نکرده ، و به دعا و مناجات ادامه نمود.

آنان به حضور سلطان آمده و او را از عدم توجه وزیر آگاه کردند، وزیر چون اَوْرادَش تمام شد، به خدمت سلطان آمد، شاه با نهایت خشم و غضب گفت : چه شده که به گفته ما

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه