- مقدمه 1
- فصل اول: کلیات 6
- اشاره 6
- کلیات تحقیق 7
- یک. تبیین مسئله 7
- دو. ضرورت تحقیق 8
- سه. روش تحقیق 9
- چهار. هدف تحقیق 10
- پنج. بررسی منابع 11
- شش. پیشینه شناسی پژوهش 20
- مستشرقان و مدعیان دروغین مهدویت 24
- فرایندشناسی مطالعه تاریخی پیرامون مدعیان دروغین 29
- بایسته های پژوهش در عرصه مدعیان دروغین مهدویت 32
- اشاره 35
- فصل دوم: گونه شناسی مدعیان دروغین مهدویت 35
- ضرورت بازشناسی تنوعات مدعیان دروغین مهدویت 36
- یک. تنوعات مدعیان دروغین مهدویت براساس نوع ادعای دروغین 37
- یافته های تحقیق در گونه شناسی مدعیان دروغین مهدویت 37
- 1. ادعای مهدویت 37
- اشاره 37
- 2. ادعای وکالت و نیابت 39
- 3. مدل سازی براساس نشانه های ظهور 43
- 4. ادعای ارتباط و ملاقات 52
- 5. ادعای همسری و فرزندی 54
- دو. انواع مدعیان دروغین براساس ماهیت ادعای طرح شده 55
- 1. ادعای مهدویت شخصی 55
- اشاره 55
- 2. ادعای مهدویت نوعی 56
- سه. گونه گونی مدعیان دروغین براساس مذهب مدعی 64
- اشاره 73
- 1. تشکیل حکومت 73
- چهار. انواع مدعیان دروغین به لحاظ سرانجام ادعا 73
- 2. جنبش مسلحانه 78
- 3. تأسیس فرقه انحرافی 86
- 4. محدود و کم اثر 87
- اشاره 88
- 1. محدود؛ بدون هیچ تحول و تحرک جمعی 88
- پنج. تنوعات مدعیان دروغین به لحاظ دامنه جغرافیایی و جمعیتی ادعای آنان 88
- 2. منطقه ای و قومی 89
- 3. فرامنطقه ای و فراقومی 92
- شش. گونه گونی مدعیان دروغین به لحاظ شخص ادعا کننده 95
- اشاره 104
- 1. روزگار امامان معصوم علیهم السلام 104
- هفت. تنوعات مدعیان دروغین به لحاظ مقطع تاریخی طرح ادعا 104
- 2. روزگار غیبت صغری 112
- 3. روزگار غیبت کبری 129
- اشاره 132
- فصل سوم: سبک شناسی و شاخصه شناسی مواجهه ائمه علیهم السلام با مدعیان مهدویت 132
- ضرورت شناسی بحث 133
- چارچوب مفهومی 134
- اشاره 135
- بازنمایی سبک مواجهه ائمه علیهم السلام با مدعیان دروغین مهدویت 135
- یک. مدیریت دفعی در مرحله پیشینی (مرحله قبل از بحران) 137
- 1. برجسته سازی نقاط مهم و کاربردی در آموزه مهدویت 137
- اشاره 137
- 2. گفتمان سازی برای جلوگیری از انحراف 146
- 3. تبارشناسی دقیق مهدی موعود 160
- 4. زدودن دستاویز مدعیان (ازبین بردن بهانه ها) 164
- 5. ارائه معیارهای تشخیص 173
- 6. پیش بینی ادعای مدعیان (پرده برداری از توطئه مدعیان) 187
- 1. زدودن شک و تردید در امر امامت و وکالت 196
- اشاره 196
- دو. مدیریت رفعی در مرحله پسینی (مرحله بعد از بحران) 196
- 2. مناظره با مدعیان دروغین و نقد منصفانه آنان 203
- 3. تلاش برای هدایت مدعیان و اتمام حجت با مدعیان 212
- 4. سامان دهی رفتار اجتماعی شیعیان در قبال ادعاهای دروغین 214
- 5. اعلام انزجار از مدعیان دروغین مهدویت و برخورد قاطع با آنان 220
- اشاره 229
- شاخصه شناسی مواجهه ائمه علیهم السلام با مدعیان دروغین مهدویت 229
- یک. غلبه پیشگیری بر درمان (واقعیت نگری) 229
- دو. تقدم مواجهه با علت بر معلول (اولویت مواجهه با جهل بر جاهل) 230
- سه. رویکرد فرصت ساز به تهدید مدعیان دروغین (تبدیل تهدید مدعیان دروغین به فرصت تبیین و تفسیر اندیشه مهدویت) 232
- پنج. قاطعیت در تصمیم گیری و برخورد با شبهه گر 233
- چهار. تلاش برای هدایت شبهه زدگان (تمییز میان شبه گر و شبهه زده) 233
- نتیجه گیری 238
- کتابنامه 242
- اشاره 242
- چکیده عربی 259
- چکیده انگلیسی 260
می باشد. رهبری و هدایت رفتاری در قبال انتظارات ناظر به مهدی در این روزگار از مهم ترین اقدامات امام صادق علیه السلام می باشد. در زمان امام صادق علیه السلام نهضت عباسیون علیه امویان با انتظارات منجی گرایانه و امید به یک مجدد دین و حکومت که می بایست از اهل بیت علیهم السلام باشد حمایت شد. دوره دعوت عباسیون و نیز عصر اولیه تشکیل خلافت عباسی، عصری بود که آرمان مهدی از تب و تاب بسیاری برخوردار بود. عباسیان، از این فضا بیشترین بهره را بردند. آنان لقب محمد، ولیعهد منصور دوانیقی، را مهدی نهادند. مسلم قتیبه نقل می کند که منصور دوانیقی به وی گفته است: «محمد بن عبدالله بن حسن خروج کرده و خود را مهدی می خواند. به خدا قسم! او مهدی نیست و مهدی فرزند من است». (1) مروان بن ابی فحصه در مدح سومین خلیفه عباسی او را مهدی می نامد. (2) ابن کثیر می نویسد منصور فرزندش محمد را مهدی لقب داد، شاید که همان مهدی موعود باشد. اما آن نبود؛ چرا که در اسم مشترکند و در عمل متفرق. (3) البته پیش از او نیز بنابر گفته مسعودی، سفاح خود را مهدی بنی هاشم می پنداشته (4) و یعقوبی شعری را آورده که در آن سفاح، مهدی بنی هاشم خطاب شده است. (5) سدیف بن میمون نیز در شعری که در مدح سفاح سروده وی را مهدی خطاب می کند. (6) ابن عماد نیز در شذرات الذهب به مهدی خوانده شدن سفاح اشاره می کند. (7) به نظر می رسد که
1- ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین، ص 218.
2- سیوطی، تاریخ الخلفاء، ص 315.
3- ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج10، ص 162.
4- مسعودی، التنبیه و الاشراف، ص 292.
5- «انت مهدی هاشمٍ و هداها...». ر.ک: تاریخ یعقوبی، ج2، ص 294.
6- ظهر الحقّ فاستبان مضیّاً إذ رأینا الخلیفه المهدیّا.ر.ک: ابن اعثم، الفتوح، ج7، ص 342.
7- او می نویسد: سفاح در کوفه متواری بود تا اینکه سپاهیان ابومسلم از خراسان نزد او رسیدند... با او بیعت کردند و او را مهدی وارث امامت خواندند. ر.ک: ابن عمادحنبلی، شذرات الذهب، ج1، ص 179.