- «مقدّمه» 1
- معنای مثل 4
- «بخش اوّل» «تمثیل و جایگاه آن» 4
- اقسام مثل 7
- «فصل 2» «اهمیّت تمثیل و نقش شایان آن» 11
- 1- آشکار نمودن روحیات و تجربیات اقوام 20
- «فصل 3» «فواید مثال» 20
- اشاره 20
- 2- حسّی نمودن مسائل عقلی 23
- 3- نزدیک کردن راه و تنزّل معارف بلند 26
- 4- تأثیرگذاری بر مخاطب 26
- 5- از تلخی پند کاستن (پند در پرده کنایه) 30
- 6- ایجاد تنوّع و انبساط خاطر 31
- 7- انتقال معانی بسیار در قالب الفاظ کم (ایجاز) 32
- 8- آرایش و زینت بخشیدن به کلام 33
- 9- خاموش ساختن افراد لجوج و عنود 34
- «بخش دوم» «تمثیل در قرآن کریم» 35
- 3- نقش تمثیلات قرآن در فهم معارف بلند الهی 38
- 1- جامعیّت و گستردگی 39
- 2- سهولت و قابل فهم بودن 42
- 3- تصویرگری مفاهیم و حیات بخشیدن به الفاظ 48
- 4- استفاده از مظاهر و پدیدههای طبیعی 56
- 5- دقت و واقعیّت (خیالی و خرافی نبودن) 59
- 6- ارتباط و هماهنگی با محیط 63
- 7- تنوّع اسلوب 67
- 8- نظم منطقی (توالی موضوعات) 70
- 9- روش مقایسهای (تقابل و رویاروئی صحنهها 73
- الف) روش مقایسهای در یک آیه: 75
- ب) روش مقایسهای در چند آیه 76
- 10- ایجاز (حذف برخی مقاطع و صحنهها) 78
- اشاره 84
- «بخش سوم» تمثیل در نظام تربیتی قرآن کریم 84
- 1- توجّه دادن به ارزشها و مکارم اخلاقی و بر حذر داشتن از زشتیها و پلشتیها 85
- الف) نمونه هایی از فضایل اخلاقی در تمثیلات قرآنی 86
- 2- استقامت و پایمردی در راه هدف 91
- ب) نمونههائی از رذائل اخلاقی در تمثیلات قرآنی 94
- 2- غیبت 97
- 3- قساوت قلب 100
- 4- علم بیعمل 104
- 5- انفاق توأم با منّت و آزار 107
- [تمثیلات مقایسه ای برای ترسیم ارزشها و ضد ارزشها] 110
- الف) تمثیل «مؤمن» و «کافر» در قالب مقایسه 110
- 1) تمثیل مؤمن و کافر به «زنده» و «مرده» 111
- 2) تمثیل مؤمن و کافر به «بینا و سمیع» و «کور و کر» 115
- 3) تمثیل مؤمن و کافر به «زمین حاصلخیز» و «زمین شورهزار» 117
- 4- تمثیل مؤمن و کافر به «راستان» و «کژان» 120
- 5- تمثیل مؤمن و کافر به «گشاده سینه» و «سینه سخت» 122
- 6- مقایسه «مؤمن» و «کافر» در تمثیلاتی جامع 123
- ب) تمثیل «موحّد» و «مشرک» در قالب مقایسه 125
- 1) تمثیل موحّد و مشرک به «بندهای با یک مولا» و «غلامی چند خواجه» 126
- 2- تمثیل موحّد و مشرک به «انسان آزاده» و «بندهای زر خرید» 130
- 3- تمثیل موحّد و مشرک به «توانمندی گویا» و «گنگی ناتوان» 131
- ج) تمثیل «مؤمن» و «منافق» در قالب مقایسه 133
- 2- ترسیم و تصویر حقایق غیبی، مفاهیم اعتقادی و حالات نفسانی و روحی در قالب امور محسوس و ملموس 135
- الف) نقش تمثیلات قرآنی در تبیین حقایق غیبی 138
- 1- تمثیل ذات پاک خداوند به نور 139
- 2- تمثیل علم نامحدود و بینهایت الهی 142
- ب) نقش تمثیلات قرآن در تبیین مبانی اعتقادی 144
- تمثیل ایمان و کفر به «درخت پاک» و «درخت ناپاک» 145
- ج) نقش تمثیلات قرآن در ترسیم و تجسیم حالات روحی افراد 148
- 1- حالت حرص و ولع شدید عالمان دنیاپرست 149
- 2- حالت ظلمانی که کفّار را احاطه نموده 152
- 3- حالت سقوط و سرنوشت دردناک مشرکین 154
- 4- حالت تحیّر و سرگردانی منافقین 155
- 3- ارائه الگوها و نمونههای عینی 157
- 5- حالت بیثباتی و عدم استقلال منافقین 157
- 1- الگوهائی از زنان مؤمن و کافر 160
- 2- ترسیمی از موضع مستکبران در برابر مستضعفان 163
- 4- برانگیختن نیروی فکر و اندیشه بشر (تشحیذ ذهنی) 165
- 5- عبرت آموزی از وقایع و حوادث تاریخی و تبیین سنّتهای الهی 171
- 1- عاقبت کفران نعمت 173
- 2- سرگذشت عبرتآموز «اصحاب القریه» 176
- 6- آشکار نمودن اصالت حقّ و ناپایداری باطل 181
- 1- تعریف حقّ و باطل 182
- 3- چگونگی پیدایش باطل 183
- 2- معیارهای تشخیص حقّ از باطل 183
- 4- ویژگیها و مشخصات باطل 184
- د) باطل جولان دارد! 185
- ج) باطل طفیلی است! 185
- ب) باطل دنبال بازار آشفته است! 185
- 5- مبارزه حقّ و باطل همیشگی است 186
- 7- تبیین حقیقت دنیا و ناپایداری آن 187
- مثال اول: زینت بیدوام 189
- مثال دوّم: زرق و برق ناپایدار 192
- مثال سوم: متاع غرور 194
- 8- تحقیر آرمانها و مبانی فکری و اعتقادی مشرکین و کفّار 199
- الف) طرد مبانی فکری و اعتقادی کفّار در تمثیلات قرآن 201
- 1- تمثیل کفّار به حیواناتی گنگ 201
- 2- تمثیل اعمال کفّار به سرابی در بیابان 203
- 3- تمثیل اعمال کفّار به خاکستری بر سینه تندباد 205
- 4- تمثیل ورود کفّار به بهشت به داخل شدن شتر به سوراخ سوزن! 207
- ب) طرد مبانی فکری و اعتقادی مشرکین در تمثیلات قرآن 208
- 1- تمثیل تکیهگاه سست مشرکین به لانه عنکبوت 209
- 2- تمثیل معبودهای دروغین مشرکین به موجوداتی ضعیفتر از مگس 213
- 3- تمثیل مشرکین به جوینده آبی که هرگز بدان نرسد! 216
- 4- تمثیل مشرکین به افرادی متحیّر و سرگردان 218
- 9- خاموش ساختن افراد لجوج و عنود 221
- 10- ابتلاء و امتحان برای آشکار نمودن گوهر حقیقت آدمی 224
- «فصل 2» «آثار تربیتی تمثیلات قرآنی» 233
- اشاره 233
- 1- تحوّل آفرینی و نفوذ و تأثیر گذاری عمیق بر دلها 235
- 2- ایجاد نشاط و انبساط خاطر 244
- 3- برانگیختن قوای حسی در جهت اقناع عقلی 246
- 4- گسترش افق فکر و اندیشه انسان 255
- 5- رشد هماهنگ و متعادل غرایز و عواطف بشری 259
- 6- ارتباط دادن آدمی با واقعیّتهای زندگی و بازداشتن از تخیّلات و اوهام 265
- 1- گسترش شعاع تأثیرگذاری 266
- 2- ایجاد ارتباط دقیق و مستحکم بین مخاطب و اهداف دینی و تربیتی 267
- «خاتمه» 268
- فهرست منابع 270
- «فهرست آیات» 275
- فهرست اعلام (اشخاص) 284
امّا نباید از نظر دور داشت که تمثیلات این کتب، همگی در حقایق و مفاهیم بنیادی و بحث از نیکی و نیکان و بدی و بدسگالان، و ابرار و اشرار و تبشیر و انذار و موضوعاتی از این قبیل همداستانند، هر چند که در جزئیات و تفاصیل و ویژگیهای ارائه این مفاهیم و موضوعات، با یکدیگر اختلافهای گوناگون دارند. «1»
2- سهولت و قابل فهم بودن
علومی که اکنون در دنیاست، چه علوم عقلی و چه علوم نقلی، هر یک در رشته خاصی تدوین شده و برای گروه مخصوصی سودمند است. همه کس زیان این علوم را نمیفهمند و از آن بهرهمند نمیشوند. ولی کتابی که برای بشریت است باید دو خصوصیّت را داشته باشد: اوّل اینکه، برای همه قابل فهم باشد، دوم اینکه، برای همه سودمند باشد.
علوم مختلف بشری مانند میوههای متنوّعی هستند که هر کس تمایل به برخی از آنها دارد. ولی قرآن کریم چنین نیست، بلکه مانند آب است. آب چیزی نیست که موجود زندهای بگوید من به آب نیازی ندارم.
قرآن کریم اگر چه برای تنزّل در این عالم نیاز به زبان خاصی دارد که همان عربی فصیح و مبین است، ولی زبان و فرهنگ آن، همان زبان و فرهنگ فطرت است و همگان آن را میفهمند و تنها در این صورت میتواند جهانی باشد.
خدای سبحان، قرآن کریم را به عنوان یادآوری، آسان معرفی میکند:
وَ لَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ «2» آسانی قرآن به دلیل آشنائی پیام آن با دل و جان انسان است نه آنکه کتابی سبک و به مقایسه مثالهای قرآن کریم با مثالهای عهدین (تورات و انجیل) و مثالهای دوران جاهلیّت اختصاص داده است که برای دانشپژوهان و محقّقان این عرصه بسیار سودمند و قابل استفاده است.
(1). بنگرید به: الامثال فی القرآن الکریم، ص 427 و 428.
(2). قمر/ 17. و قطعا قرآن را برای پند آموزی آسان کردهایم، پس آیا پند گیرندهای هست؟!