- عالم ارواح 1
- سرگردانی در عالم ارواح 1
- وصال یار و اولین نگاه در عالم ارواح 4
- معرفی امام عصر از زبان خودشان در عالم ارواح 5
- توحید: 25
- امامت: 26
- امتحان خداوند از ابوبکر و عمر در عالم ارواح 28
- توضیحی از امام عصر در مورد عالم ذر و امتحانات آن 30
- عالم ذر: 30
- باز بودن دائمی مسیر هدایت 34
- حب و بغض عاریه ای 35
- ایمان و کفر عاریه ای 35
- و امّا نکته ای که در اینجا لازم است بدانی آن است که: 38
- نسیان و فراموشی 38
- عالم ارواح و ذر 38
- امتحانات ملائکه: 40
- امتحانات اجنّه: 42
- امتحانات حیوانات: 43
- امتحانات آسمان ها و زمین ها: 44
- امتحانات اشجار، اثمار، آب ها، کوه ها و ...: 45
- کسب فضائل و نعمت ها ؛ نقائص و رذائل 46
- بحثی دقیق پیرامون بلاها و ارتباط آن با عالم ارواح و ذرّ 48
- و امّا مسأله ای که در اینجا لازم است بدانی 48
- وقت لازم برای جبران نقائص و کسب کمالات بیشتر 48
- دنیا! 55
- تقابل عالم ارواح و عالم ذرّ با دنیا ، و شختی و دشواری دنیا نسبت به آن دو 55
- معنای غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف 59
- در نتیجه من با اینکه از دیده ها غایبم ولی بر دیده ها ناظرم 62
- وظیفه ی ما در دوران غیبت 62
- مقام و منزلت منتظران و ثابت قدمان در زمان غیبت 64
- دعا و خواص آن و ارتباط آن با امام عصر علیه السلام 66
- و آنچه به عنوان یک منتظِر باید بدانی آن است که: 76
اینجا کجاست؟
من چه کسی هستم؟
و...
که ناگهان صدای آن منادی باز هم مرا متوجّه خود ساخت و آن صدا در وجودم طنین افکند و شنیدم که گفت:
{ أَلَیْسَ عَلیٌّ بِأَمیرِالمُؤمِنینَ وَ أَولادُهُ الأئمَّهِ المَعصُومِینَ}؟ (1)
با شنیدن نام علی علیه السلام گویا از درون متحوّل شدم و بند بند وجودم به این نام گره خورد و احساس کردم که من از اویم و با او پیوند خواهم خورد.
کامِ وجودم به محبّتی وصف ناپذیر شیرین شد و بند دلم به پنجرهﻱ نام دلربایش گره خورد و به سرعتِ هرچه تمام پاسخ منادی را دادم و در این پاسخ تنها نبودم و شنیدم که همگان پاسخ مثبت داده و { قَالُوا بَلَی } گفتند.
ولی باز هم مانند دفعه هاﻱ قبل عدّهﻱ زیادی گرچه به ظاهر { قَالُوا بَلَی } را گفتند، ولی صداهایشان برخاسته از عمق جانشان نبود.
گویا در این جا نیز طنین پر خروش این اسم، تنفّر و کینه ای عمیق را از دل عدّه ای بر ملا ساخته وآن را عیان می نمود!
گذر لحظات سرد و طاقت فرسا بسیار سخت بود و من همچنان در دریای تحیّر غوطه وَر بودم و گرداب سؤالاتِ «چرا»، «چطور»، «چگونه»، «برای چه» و... مرا در بر گرفته و رهایم نمی کرد و مرا به طور مرگ باری در خود می فشرد.
1- الأمالی للطوسی: 232 ح4؛ إثبات الهداه: 2/248 ح859 (از کتاب الأشیاء).