قرآن ناطق علی بن ابیطالب علیه السلام- برگذیده کتاب الغدیر علامه امینی ره صفحه 225

صفحه 225

گفتم برای عمره مفرده و وارد مکّه شدم و با من عیالم بود پس از عمره ام فارغ شدم تا آن که عصر روز ترویه شد تهلیل و تلبیه برای حجّ گفتم، گفت پس عمر دید : که دیروز از زنش و عطر متمتع و کامیاب شده ، پس عمر در این موقع نهی از متعه کرد و گفت: به خدا قسم که خیال می کنید آزاد بگذارم بین شما و متعه را شما با زنانتان زیر درخت بید عرفه با آن ها آمیزش و جماع کنید سپس بروید به قصد حجّ .

متعه نساء از دیدگاه عمر

1 از سلیمان بن یسار از ام عبداللّه دختر ابی خثیمه نقل شده که مردی از شام آمد و وارد بر او شد پس گفت : که عزوبت سخت فشار آورده بر من پس یک زن برایم بیاور تا از او متمتع و کامیاب شوم (به صیغه کردن آن) .

گفت پس او را بر زنی هدایت و راهنمایی کردم پس با او ازدواج کرد و چند نفر از مردان عادل را بر این زناشویی شاهد گرفت، پس آنچه خدا مقدّر کرده و خواسته بود که بماند ماند. سپس بیرون رفت پس عمربن خطاب از این قضیّه باخبر شد و فرستاد به سوی من و پرسید آیا این قصّه که به من رسیده راست است گفتم : آری ، گفت : پس هرگاه آمد مرا خبر کن .

پس چون آن مرد آمد من عمر را خبر کردم پس فرستاد عقب او و گفت: چه موجب شد بر این که تو این کار را کردی، گفت: من در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله بودم و چنین کردم و آن حضرت ما را نهی نکرد تا آن که خدا او را برد ، پس از آن با ابی بکر بودیم او هم ما را منع نکرد تا از دنیا رفت ، آن گاه با تو پس نرسید به ما درباره آن نهی و منعی ، پس عمر گفت: اما قسم به آن کسی که جانم در دست اوست اگر پیش تر مطّلع از نهی من شده بودی هر آینه تو را سنگسار می کردم بیان کنید تا آن که زناشوئی از زناکردن شناخته شود.

( کنزالعُمّال ، جلد 8، صفحه 294 ، از طریق طبری ).

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه