- استبداد حکومتها 1
- پیشگفتار 1
- دورنمایی از جهان پیش از ظهور 1
- اشاره 1
- حکومت 1
- ترکیب دولتها 2
- نفوذ زنان بر حکومتها 2
- تزلزل حکومتها 2
- ناتوانی قدرتها از اداره کشورها 2
- فرمانروایی کودکان 2
- سردی عواطف انسانی 3
- اخلاق پیش از ظهور 3
- فساد اخلاقی 3
- گسترش اعمال منافی عفت 3
- اشاره 3
- ناامنی راهها 4
- امنیت پیش از ظهور 4
- جنایات هولناک 4
- هرج و مرج و ناامنی 4
- آرزوی کمی تعداد فرزند 4
- افزایش خانوادههای بیسرپرست 4
- فرورفتن در زمین 5
- به اسارت رفتن مسلمانان 5
- افزایش مرگهای ناگهانی 5
- آرزوی مرگ زندگان 5
- ناامیدی جهانیان از نجات 5
- کمبود باران و باریدن بارانهای بیموقع 6
- اشاره 6
- وضعیت اقتصادی جهان در عصر ظهور 6
- جنگ، کشتار و فتنهها 6
- نداشتن دادرس و پناه 6
- مؤمنان حقیقی 7
- اشاره 7
- مبادله زنان در مقابل مواد غذایی 7
- روزنههای امید 7
- خشک شدن دریاچهها و رودها 7
- شیوع گرانی، گرسنگی، فقر و کساد تجارت 7
- قم حرم اهل بیت 8
- نقش عالمان و دانشمندان (شیعه) 8
- نقش شهر قم در آخرالزمان 8
- شهر قم حجت بر دیگران 8
- ایران، کشور امام زمان 9
- مرکز نشر فرهنگ اسلامی 9
- تأیید خط فکری قم 9
- یاوران مهدی 9
- تمجید از ایرانیان 9
- انقلاب جهانی مهدی 10
- شعار پرچم قیام 10
- اشاره 10
- زمینه سازان ظهور 10
- قیام امام زمان 10
- اعلان ظهور 10
- خرسندی جهانیان از قیام 11
- نجات محرومان 11
- نقش زنان در قیام امام 11
- بررسی سابقه زنان عصر ظهور در کتابهای تاریخی 11
- ام ایمن 12
- سمیه مادر عمار یاسر 12
- زبیده 12
- صیانه 12
- ام خالد 12
- نقش زنان در دوران پیامبر 13
- قنواء دختر رشید هجری 13
- رهبر قیام 13
- اشاره 13
- حبابه والبیه 13
- خصوصیات جسمی 14
- مشخصات بدنی 14
- کمالات اخلاقی 14
- ترس از خدا 14
- چهره شناسی امام 15
- زهد 15
- کرامات 15
- لباس 15
- اسلحه 15
- سخن گفتن پرنده 16
- جوشش آب و آذوقه از زمین 16
- کندی حرکت زمان 16
- طی الارض و نداشتن سایه 16
- وسیله انتقال 16
- شفای بیماران 17
- عصای موسی در دست 17
- ندای ابر 17
- قدرت تکبیر 17
- عبور از آب 17
- سپاهیان امام 18
- اشاره 18
- حضرت عیسی 18
- فرماندهان سپاه 18
- شعیب بن صالح 18
- اسماعیل فرزند امام صادق و عبداللّه بن شریک 19
- اصحاب کهف 19
- مفضل بن عمر 19
- عقیل و حارث 19
- جبیر بن خابور 19
- خراسان 20
- ایرانیان 20
- قم 20
- ملیت سپاهیان 20
- جابلقا و جابرسا 21
- طالقان 21
- پیروان ادیان گوناگون 21
- تعداد سپاهیان 21
- عربها 21
- نیروهای مخصوص 22
- ارتش مهدی 22
- گارد حفاظت 22
- اجتماع سپاهیان 22
- ویژگیهای سپاهیان 23
- عبادت و پارسایی 23
- سپاهیان قدرتمند و جوان 23
- شرایط پذیرش و آزمایش سپاهیان 23
- عشق به امام و فرمانبرداری از او 23
- اشاره 24
- پاداش مجاهدان و شهیدان 24
- سپاهیان محبوب 24
- جنگهای حضرت 24
- عاشقان شهادت 24
- اشاره 25
- سرکوبی شورشها 25
- جهان گشایی امام برای نجات بشر 25
- پایان جنگها 25
- تجهیزات جنگی 25
- امدادهای غیبی 25
- فرشتگان زمین 26
- فرشتگان و جنیان 26
- رعب و ترس، سلاح امام 26
- شیوه رفتار امام با دشمنان 26
- تابوت موسی 26
- اشاره 27
- قاطعیت امام در رویارویی با دشمنان 27
- جنگ و کشتار 27
- اعدام و تبعید 27
- قطع دست 27
- برخورد با گروههای مختلف 28
- قوم عرب 28
- اهل کتاب 28
- فرقههای باطل و منحرف 28
- مقدس نماها 29
- شیطان 29
- اشاره 29
- احیای سنت محمدی 29
- منافقان 29
- ناصبیها 29
- احکام جدید 30
- کشتن دروغگویان 30
- پایان حکم جزیه 30
- قانون ارث 30
- انتقام از بازماندگان قاتلان امام حسین 31
- سود تجارت 31
- حکم رهن و وثیقه 31
- حکم قطایع 31
- کمک برادران دینی به یک دیگر 31
- حکم ثروتها 32
- تخریب سقف مساجد و منبرها 32
- تخریب مساجد در مسیر جاده و مشرف 32
- اصلاحات اجتماعی و تجدید ساختمان مساجد 32
- ویران کردن منارهها 32
- نظر مرحوم طبرسی 33
- بازگرداندن مسجد الحرام و مسجد النبی به اندازه اصلی 33
- حکومت عدل 33
- حکومت 33
- قضاوت 33
- مدت حکومت 34
- پایتخت حکومت 34
- کارگزاران دولت مهدی 34
- حکومت بر دلها 34
- اشاره 34
- اشاره 35
- رشد دانش و فرهنگ اسلامی 35
- گسترش فرهنگ اسلامی 35
- آموزش قرآن و معارف اسلامی 35
- شکوفایی دانش و صنعت 35
- ساختن مساجد 36
- امنیت 36
- امنیت عمومی 36
- اشاره 36
- رشد معنویت و اخلاق 36
- شکوفایی اقتصاد و رفاه اجتماعی 37
- امنیت راهها 37
- اقتصاد 37
- اشاره 37
- امنیت قضایی 37
- کشاورزی 38
- تقسیم اموال و بخشش داراییها 38
- عمران و آبادانی 38
- ریشه کن شدن فقر از جامعه 38
- رسیدگی به محرومان و مستضعفان 38
- گسترش دام پروری 39
- فراوانی باران 39
- بهداشت و درمان 39
- فراوانی محصولات کشاورزی 39
- بازرگانی 39
- گسترش بیماریها و مرگهای ناگهانی 40
- درمان 40
- اشاره 40
- بهداشت 40
- شهادت یا رحلت امام 40
- پاورقی 41
- چگونگی شهادت امام 41
امیرمؤمنان (ع) میفرماید: «اصحاب کهف برای یاری مهدی (عج) خواهند آمد». [236] .
ملیت سپاهیان
اشاره
نیروهای حضرت مهدی (عج) از ملّیتهای گوناگونی تشکیل میشوند. در روایات، سخنان گوناگونی در این باره وجود دارد. گاه از عجمها به عنوان سپاهیان حضرت ناممیبرند که غیر عرب را در بر میگیرد. برخی روایات نام شهرها و کشورهایی را ذکرمیکنند که سپاهیان از آنجا به یاری حضرت میشتابند و گاهی سخن از قوم خاصی مانند توبه کنندگان بنی اسرائیل، مؤمنان مسیحی و انسانهای وارسته رجعت یافته است که به یاری حضرت میآیند.در این فصل برخی روایات را در این زمینه یادآور میشویم:
ایرانیان
اشاره
از روایات فهمیده میشود که تعداد قابل توجّهی از سپاهیان مخصوص و ارتش مهدی (عج) از ایرانیان هستند و از آنان با تعبیرهای، اهل ری، اهل خراسان، گنجهای طالقان، قمیها، اهل فارس و... یاد شده است.امام باقر (ع) میفرماید: «نیروهایی با پرچمهای سیاه - که از خراسان قیام کردهاند - در کوفه فرود میآیند و هنگامی که حضرت مهدی (عج) در شهر مکه ظهور میکند، با آن حضرت بیعت میکنند». [237] .امام باقر (ع) میفرمود: «یاران حضرت قائم (عج) سی صد و سیزده نفرند و از فرزندان عجم (غیر عرب) میباشند». [238] .عبداللَّه بن عمر میگوید: پیامبر (ص) فرمود: «خداوند قدرت شما (مسلمانان) را از عجمها قرار میدهد؛ آنان شیرانی هستند که هرگز از رزمگاه نمیگریزند. شما (عربها) را میکشند و دارائیهای تان را میبرند». [239] .حذیفه نیز از پیامبر (ص) روایتی به همین مضمون نقل میکند. [240] البته در دلالت این روایت جای اندیشه و اشکال است. بر پایه روایات، روزی فرا میرسد که ایرانیان برای گسترش اسلام و بازگرداندن عربها به اسلام، بر آنان شمشیر میکشند و مخالفان را گردن میزنند. وضعیت عربها در آن روزگار بسیار ناخوشایند است و روزهای سخت و ناگواری را در پیش دارند.هر چند عجم به غیر عرب گفته میشود، ولی بهطور قطع ایرانیان را نیز در بر میگیرد. بر اساس روایاتی دیگر، در زمینه سازی عملیاتی که پیش از ظهور و به هنگام قیام حضرت مهدی صورت میگیرد، ایرانیان نقش اساسی دارند و تعداد فراوانی از جنگ آوران را تشکیل میدهند.در خطبهای که علی (ع) درباره یاران مهدی (عج) و ملّیت آنها، ایراد کرده است، نام برخی از شهرهای ایران ذکر شده است.اصبغ بن نباته میگوید: امیرمؤمنان (ع) خطبهای ایراد کرد و در ضمن آن، حضرت مهدی (عج) و یارانش را - که همراه حضرت قیام میکنند - بر شمرد و فرمود: «از اهواز یک نفر؛ از شوشتر یک نفر؛ از شیراز سه نفر به نامهای حفص، یعقوب و علی؛ از اصفهان چهار نفر به نامهای موسی، علی، عبداللَّه و غلفان؛ از بروجرد یک نفر به نام قدیم؛ از نهاوند یک نفر به نام عبدالرزاق؛ از همدان [241] سه نفر به نامهای جعفر، اسحاق و موسی؛ از قم ده نفر که هم نام اهل بیت رسول خدا هستند (و در حدیثی دیگر هیجده نفر ذکر شده است)؛ از شیروان یک نفر؛ از خراسان یک نفر به نام درید و نیز پنج نفر که هم نام اصحاب کهف هستند؛ از آمل یک نفر؛ از جرجان یک نفر؛ از دامغان یک نفر؛ از سرخس یک نفر؛ از ساوه یک نفر؛ از طالقان بیست و چهار نفر؛ از قزوین دو نفر؛ از فارس یک نفر؛ از ابهر یک نفر؛ از اردبیل یک نفر؛ از مراغه سه نفر؛ از خوی یک نفر؛ از سلماس یک نفر؛ از آبادان سه نفر؛ از کازرون یک نفر».پس امیرمؤمنان (ع) فرمود: «پیامبر اکرم (ص) سی صد و سیزده نفر از یاران مهدی (عج) به تعداد یاران بدر را برای من بر شمرد و فرمود: خداوند آنان را، در کمتر از یک چشم به هم زدن از مشرق و مغرب زمین، در کنار کعبه گرد میآورد». [242] .چنانکه مشاهده میکنید از سی صد و سیزده نفر سپاه مخصوص حضرت مهدی (عج) -که در آغاز قیام همراه آن حضرت هستند - هفتاد و دو نفر از شهرهای کنونی ایران میباشند و اگر طبق نقلی که دلائل الامامه [243] طبری آمده است، محاسبه شود، یا نام شهرهایی که در آن روزگار از ایران بوده است، آورده شود، تعداد ایرانیان از این نیز بیشتر میشود.در این روایت گاهی نام شهری دوبار آمده است یا این که نام چند شهر از یک کشور آمده است و آنگاه نام همان کشور نیز ذکر شده است.در صورتی که روایت بهطور صحیح نقل شده باشد، شاید نمایانگر تقسیمات و نامگذاری آن روزگار است و تقسیمات جغرافیایی این عصر نمیتواند ملاک تفسیر و فهم این روایت قرار گیرد؛ زیرا نام شهرها تغییر یافته، گاهی نام یکی از شهرها، در روزگار کنونی بر کشوری گفته میشود.نکته دیگر این که با تطبیق دادن نام شهرها بر نقشه جغرافیایی کنونی جهان، شاید بتوان نتیجه گرفت که یاوران حضرت در سراسر جهان پراکنده هستند و ممکن است واژه افرنجه - که در روایت آمده است - اشاره به مغرب زمین باشد. اگر این تطبیق و سخن صحیح باشد، روایت با جمله «لوخلیت قلبت» مصداق و معنا پیدا میکند؛ زیرا زمین در هیچ دورانی از افراد نیک تهی نمیگردد و گرنه سرنگون و نابود میگردد.در روایاتی دیگر از شهرهای به خصوصی نیز نام برده شده است که در اینجا به ذکر چند روایت درباره شهرهای قم، خراسان و طالقان بسنده میکنیم:
قم
امام صادق (ع) میفرماید: «خاک قم، مقدس است....مگر نه این که آنان یاران قائم ما هستند و دعوت کننده به حق ما میباشند؟». [244] .عفان بصیری میگوید: امام صادق (ع) به من فرمود: «آیا میدانی چرا شهر قم را به نام قم نامیدند؟» عرض کردم: خدا و رسولش و شما بهتر میدانید. فرمود: «زیرا مردم قم پیرامون قائم گرد میآیند و با او میمانند و پایداری میکنند و به او یاری میرسانند». [245] .