امام مهدی علیه السلام از ولادت تا ظهور صفحه 367

صفحه 367

می گفت: «پسرم! دوازدهمین امام ما شیعیان، زنده است و کنیه اش «اباصالح» می باشد و اوست که گمشدگان را، ارشاد، بی پناهان را، پناه و ناتوانان را، یاری می کند.»

با خدای خویش پیمان بستم که اگر این امام راستین و گرانمایه، پناهم دهد و مرا از ورطه ی هلاکت نجات

بخشد به پیروی از مذهب شیعه مفتخر گردم و در همان حال به خدای روی آوردم و با قلبی لبریز از اخلاص و ایمان از پرده دل ندا دادم که:

«یا اباصالح»

شگفتا که دیدم بزرگ مردی در کنار من ایستاده و با من همراه شد. خوب نگاه کردم، عمامه ی سبز بر سر دارد و باشکوه و عظمتی وصف ناپذیر، راه را به من نشان داد و به من دستور داد که به پیروی از خاندان وحی و رسالت کمر همت ببندم و به مذهب شیعه ایمان آورم و فرمود: «اینک به روستایی خواهی رسید که همه ی مردم آنجا شیعه هستند، از همین جا برو!»

به او گفتم: «سرورم! آیا تا روستایی که نشان دادید همراهی نمی فرمایید؟»

پاسخ داد:

«لا!... لأنه قد استغاث بی -الآن- ألف انسان فی أطراف البلاد و أرید أن أغیثهم.»

یعنی: نه!... چرا که الآن انسانهای بی شماری با راز و نیاز به بارگاه خدا از من که بنده ی خدا و حجت او هستم، کمک می خواهند و من می روم تا آنان را مدد کنم.

و آنگاه رفت و از نظرم ناپدید شد.

اندکی راه آمدم و به روستایی رسیدم که فاصله ی بسیاری از منزلگاه دیشب کاروان داشت و من راه را همانجا گم کرده بودم. وارد روستا شدم و در آنجا به استراحت پرداختم که آن کاروانیان تازه پس از یک شبانه روز، به آنجا رسیدند.

آری! به شهر «حله» آمدم و به خانه ی عالم گرانقدر آیت الله آقای قزوینی رفتم [1] .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه