داستانهای آموزنده از حضرت یوسف علیه السلام صفحه 44

صفحه 44

بعضی گفته اند : زنان 40 نفر بودند که 9 زن مردند و بعضی از ایشان دست خود را جدا کردند و چون به خود آمدند دست های خود را بریده دیدند . و الله اعلم للّه (52)

51 : او همان غلام است که مرا ملامت کردید

منظور زلیخا از این دعوت این بود که به زنان ثابت کند : اگر شما یک نگاه به معشوق و محبوب من بیندازید همه به درد من مبتلا خواهید شد تا چه رسد به من که شبانه روز با او سر کار دارم ، اکنون که دید آن زنان همه از خود بی خود و به یکباره محو جمال و جلال یوسف شدند از آن موقعیت نتیجه گرفت و استفاده کرد و گفت : این همان جوانی است که شما مرا به علت عشقی که به او ورزیدم ملامت کردید

اکنون که شما هم برای معشوق من دل از دست داده اید و طبعا نباید مرا نظیر گذشته ها سرزنش نمائید می گویم : من بودم که گوی سبقت را از همگان ربودم و خواستم یوسف را اغفال کنم و کام دل از او بگیرم ولی متاءسفانه او دست از عصمت و پاکدامنی بر نداشت و مراد مرا حاصل نکرد و لقد راودته عن نفسه فاستعصم (53) یقینا اگر آنچه را که من به غلام کنعانی امر می کنم و می گویم : مرا به وصال خود برساند انجام ندهد به دو نوع مجازات مبتلا خواهد شد :

1- اینکه حتما باید زندانی شود .

2- اینکه قطعا باید از نظر جاه و مقام از افراد حقیر و کوچک به شمار رود .

و لئن لم یفعل ما آمروه لیسجنن و لیکونا من الصاغرین . (54)

52 : تمام زنها یوسف را به کامجوئی دعوت کردند

هنگامی که یوسف با تهدید زلیخا مواجه شد که گفت : اگر یوسف مرا به وصال خود نرساند باید زندانی شود .

یوسف فرمود : پروردگارا ! زندان نزد من محبوبتر است از این عمل نامشروعی که این زنان مرا به انجام آن دعوت می کنند از کلمه یدعونی این زنان مرا دعوت می کنند استفاده می شود : تنها زلیخا نبوده که یوسف را برای کامجوئی خویشتن دعوت می کرده است بلکه زنان دیگر که یوسف را دیدند یک چنین دعوتی را از آن بزرگوار به عمل می آوردند .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه