‏‌اصحاب کهف و لقمان حکیم و حوادث تاریخی بعد از مسیح (ع)‏ (تفسیر موضوعی المیزان) صفحه 20

صفحه 20

شنيدن چيزي نخنديد، چون مي‌ترسيد گناه باشد. او هرگز خشم‌گين نشد، و با كسي مزاح نكرد، و چون چيزي از منافع دنيا عايدش مي‌شد اظهار شادماني نمي‌كرد، و اگر از دست مي‌داد، اظهار اندوه نمي‌نمود.

- خدا به لقمان حكيم فرزنداني بسيار مرحمت فـرمـود،

ولكن بيشتر آن فـرزنـدان را از دسـت داد و بر مرگ احـدي از ايشـان گـريــه نكرد.

- لقمان هرگز از دو نفر كه نزاع و كتك‌كاري داشتند، نگذشت مگر آن‌كه بين آن دو را اصـلاح كـرد، و از آن دو عبـور نكـرد مگـر وقتـي كـه دوست‌دار يك‌ديگر شدند، و هرگز سخن نيكو از احدي نشنيد مگر آن‌كه تفسيرش را پـرسيـد كـه اين سخن از كـه شنيدي؟

(38) اصحاب كهف و لقمان حكيم

- لقمان بسيار با فقها و حكما نشست و برخاست مي‌كرد. و به ديدن قاضيان و پادشاهان و صاحبان منصب مي‌رفت، قاضيان را تسليت مي‌گفت و برايشان نـوحـه‌سـرائـي مي‌كـرد، كـه خـدا بـه چنين كـاري مبتلايشان كـرده است. بـراي سـلاطيـــن و ملـوك اظهـار دلســـوزي و ترحــم مي‌نمــود كه چگــونه به ملك و سلطنـــت دل بستـــه‌انـــد، و از خـدا بي‌خبـر شــــده‌انـد.

ـ لقمان بسيار عبرت مي‌گرفت، و طريقه غلبه بر هواي نفس را از ديگران مي‌پرسيد، و ياد مي‌گرفت، و با آن طريقه همواره با هواي نفس خود در جنگ بود، و از شيطان احتراز مي‌جست، و قلب خود را با فكرت و نفس خود را با عبرت، مداوا مي‌كرد. او هرگز سفر نمي‌كرد مگر به جائي كه برايش اهميت داشته باشد، به اين جهات بود كه خدا

لقمان و نصايح او در روايات اسلامي (39)

حكمتش داد و عصمتش ارزاني فرمود... . (1)

اندرزهــاي معــروف لقمان به پسـرش

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه