سیمای (چهره) ملکوتی یوسف علیه السلام صفحه 140

صفحه 140

ص:159

لذّت گرایی او بوده، او خودش را دوست داشت، نه معشوق را. برای ارضای خودش کار می کرد، نه برای جلب رضایت حضرت؛ چون اگر واقعاً او معشوقش بود، برای جلب رضایت معشوق حاضر بود که هر فداکاری بکند. گر تو در این مرحله آسوده ای عاشق آسایش خود بوده ای

اثر کمالات معشوق در عاشق [1]

-1

این دروغ بود که می گفت: من عاشق یوسف هستم. او در جهالت بود. اگر بیدار بود، می فهمید که عاشق خود و لذّت برای خودش است و می خواهد که یوسف علیه السلام ابزار ارضای شهوت حرام او بشود. اسم معشوق خود را به غلط روی یوسف گذاشته بود.

کسی که عاشق پاکی ها باشد، پاکی ها به او انتقال پیدا می کند. خود حضرت یوسف علیه السلام عاشق معشوقی بود که همه پاکی ها، جلال و جمال، کمالات، اسمای حسنیٰ و صفات علیا را داشت و لحظه به لحظه از طریق این عشق، کمالات معشوق را نصیب خودش می کرد.

ارزش عشق زلیخا، به ارزشی مجازی و از بین رفتنی و خاموش شدنی مقیّد بود؛ چون بعد از این که حضرت یوسف علیه السلام از زندان آزاد شد، دیگر چهره اش عوض شده بود و سنّ زلیخا نیز بالا رفته بود و آن آتش در وجودش خاموش شده بود و هیچ مزاحمتی برای یوسف علیه السلام نداشت؛ چون نیروی لذّت گرایی او رو به غروب رفته، در حال افول بود، بنابراین نمی توانست کاری به کار یوسف علیه السلام داشته باشد.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه