سیمای (چهره) ملکوتی یوسف علیه السلام صفحه 228

صفحه 228

ص:247

« جَنّٰاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا اَلْأَنْهٰارُ» (1)

هدایت کند و اگر روح خاموش باشد و زیر پرده های ظلمت هوس ها، شهوات و غرائز پنهان بماند و تمام درهای فعالیت های متناسب با خود را به روی خود ببندد، به تعبیر قرآن مجید: مرده میان قبرِ بدن می شود که این قبر متحرک، آن مرده را با خودش تا دوزخ می برد. از آنجا به بعد نیز دیگر جای برگشت به دنیا نیست. (2)

تصویر دو حقیقت در یوسف و زلیخا

حکایت حضرت یوسف علیه السلام و زلیخا، حکایت این دو حقیقت است. روح جاذبه داری که بر اساس تربیت الهی، فیوضات پروردگار را جذب می کرد و کارگردان بدن بوده است. آن روح با عظمت که جلوه گاه انوار حق بود، بدن و همه ابزار او را در تصرّف خود داشت و چون آن روح، جلوه گاه انوار بود، تمام اعضای بدن نیز کار نورانی، ملکوتی و الهی می کرد.

بدنی که لقمه کامل حتی یک حیوان نیست، این همه بها دادن به این بدن و غرائز و شهوات آن به طور نامعقول و نامشروع برای چیست؟ این همه نوکری کردن برای بدن، آن هم در تمام طول عمر، که عده ای در این زمان حتی یکبار به جان، باطن و روح خود نگاه نمی کنند.

البته این ساختمان بدن نیز این طور که تجربه تاریخ ثابت کرده است، از چهل سالگی به بعد شروع به فروریختن می کند. (3)اما فروریختن بدن به قدری کند است

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه