سیمای (چهره) ملکوتی یوسف علیه السلام صفحه 229

صفحه 229

ص:248


1- 1) - بقره (2) : 25؛ «بهشت هایی ویژه آنان است که از زیرِ [ درختانِ ] آن نهرها جاری است.»
2- 2) - اشاره به آیات 99 - 100 سوره مومنون؛ « حَتّٰی إِذٰا جٰاءَ أَحَدَهُمُ اَلْمَوْتُ قٰالَ رَبِّ اِرْجِعُونِ * لَعَلِّی أَعْمَلُ صٰالِحاً فِیمٰا تَرَکْتُ کَلاّٰ إِنَّهٰا کَلِمَهٌ هُوَ قٰائِلُهٰا وَ مِنْ وَرٰائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلیٰ یَوْمِ یُبْعَثُونَ »
3- 3) - جامع الأخبار:120؛ مستدرک الوسائل: 12/157، باب 96، حدیث 13771؛ «قَالَ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله أَبْنَاءَ الْأَرْبَعِینَ زَرْعٌ قَدْ دَنَا حَصَادُهُ وَ أَبْنَاءَ الْخَمْسِینَ مَا ذَا قَدَّمْتُمْ وَ مَا ذَا أَخَّرْتُمْ أَبْنَاءَ السِّتِّینَ هَلُمُّوا إِلَی الْحِسَابِ لَاعُذْرَ لَکُمْ أَبْنَاءَ السَّبْعِینَ عُدُّوا أَنْفُسَکُمْ مِنَ الْمَوْتَی.»

که انسان نمی فهمد، ولی از چهل به بالا گاهی چنان این فرو رفتن سرعت می گیرد که در یک لحظه قلب بسته می شود و باز نمی شود. نفس می رود و دیگر بیرون نمی آید.

یا نفس بیرون می آید، دیگر برنمی گردد.

ای کاش مردم عالم بدن را عاقلانه مورد توجه قرار می دادند و عاقلانه به پرونده این بدن رسیدگی می کردند، تا به این نتیجه برسند که همه چیز را فدای این بدن کردن برای چیست؟

لقمان روح، خسته از هر گناه

در این شعر، این حکیم الهی قرن هفتم می گوید: جان لقمان که گلستان خداست پای جانش خسته خواری چراست؟ (1)

لقمان را در روح تو آفریدند، اما تو با چند لقمه چه زهری در این پنجاه سال به کام او می ریزی و او را نابود می کنی؟ چه می شود که از لقمان بودن فرار می کنی و اسیر لقمه می شوی؟ لقمه ای که زلفش به هزار فریب، مکر، حیله و دروغ به عباد خدا گره می خورد. لقمه ای که اگر باطن آن لقمه را برای خوک نشان بدهند، نمی خورد.

زیرا طبق قرآن مجید، این لقمه ها مانند آتش است. محال است که خوک دهان خود را باز کند و آتش بخورد. آیه اش این است:

« إِنَّ اَلَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوٰالَ اَلْیَتٰامیٰ ظُلْماً إِنَّمٰا یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ نٰاراً» (2)

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه