سیمای (چهره) ملکوتی یوسف علیه السلام صفحه 310

صفحه 310

ص:329


1- 1) - الأمالی للصدوق: 42، حدیث 3؛ «. . . عن عبدالرحمن بن غنم الدوسی قال دخل معاذ بن جبل علی رسول الله صلی الله علیه و آله باکیا فسلم فرد صلی الله علیه و آله ثم قال ما یبکیک یا معاذ فقال یا رسول الله إن بالباب شابا طری الجسد نقی اللون حسن الصوره یبکی علی شبابه بکاء الثکلی علی ولدها یرید الدخول علیک فقال النبی صلی الله علیه و آله أدخل علی الشاب یا معاذ فأدخله علیه فسلم فرد صلی الله علیه و آله ثم قال ما یبکیک یا شاب قال کیف لا أبکی و قد رکبت ذنوبا إن أخذنی الله عز و جل ببعضها أدخلنی نار جهنم و لا أرانی إلا سیأخذنی بها و لا یغفر لی أبدا فقال رسول الله صلی الله علیه و آله هل أشرکت بالله شیئا قال أعوذ بالله أن أشرک بربی شیئا قال أقتلت النفس التی حرم الله قال لا فقال النبی صلی الله علیه و آله یغفر الله لک ذنوبک و إن کانت مثل الجبال الرواسی قال الشاب فإنها أعظم من الجبال الرواسی فقال النبی صلی الله علیه و آله یغفر الله لک ذنوبک و إن کانت مثل الأرضین السبع و بحارها و رمالها و أشجارها و ما فیها من الخلق قال فإنها أعظم من الأرضین السبع و بحارها و رمالها و أشجارها و ما فیها من الخلق فقال النبی صلی الله علیه و آله یغفر الله لک ذنوبک و إن کانت مثل السموات و نجومها و مثل العرش و الکرسی قال فإنها أعظم من ذلک قال فنظر النبی صلی الله علیه و آله کهیئه الغضبان ثم قال ویحک یا شاب ذنوبک أعظم أم ربک فخر الشاب لوجهه و هو یقول سبحان الله ربی ما شیء أعظم من ربی ربی أعظم یا نبی الله من کل عظیم فقال النبی صلی الله علیه و آله فهل یغفر الذنب العظیم إلا الرب العظیم قال الشاب لا و الله یا رسول الله ثم سکت الشاب. . . .» هم چنین آمده: مجموعه ورام: 1/9؛ «قال أعرابی یا رسول الله من یحاسب الخلق یوم القیامه قال الله عز و جل قال نجونا و رب الکعبه قال و کیف ذاک یا أعرابی قال لأن الکریم إذا قدر عفا.» و نیزآمده: أعلام الدین: 247؛ «کما قال أمیر المؤمنین علیه السلام إن الله تعالی یسألکم معشر عباده عن الصغیره من أعمالکم و الکبیره و الظاهره و المستوره فإن یعذب فأنتم أظلم و إن یعفو فهو أکرم.»

شما را راه می دهم.

مسمومیّت روح با سمّ گناه

گناه و دنیاپرستی (1)مانند کنده دودکننده ای است که چهره مبارک عقل، وجدان و فطرت را می پوشاند و قلب را می میراند.

وجود مبارک رسول خدا صلی الله علیه و آله از گناه و دنیاپرستی به سمّ خطرناک تعبیر کرده است. نیاز به توضیح نیست که زهر چه می کند. سمّ ظاهری با بدن چه می کند؟ سمّ باطنی از آن خطرناک تر است. این طور نیست که وقتی هر بدنی بمیرد، از خدا جدا شود. اما هر روحی، با سمّ گناه دچار جدایی می شود.

خیلی از بدن ها وقتی می میرند، از ارزش زمان حیات خود نمی افتند و خیلی از بدن ها به جایی که در آن دفن می شوند، ارزش می دهند:

«وَ طابَتِ الاَرْضُ الَّتی فِیها دُفِنْتُمْ» (2)بدون امام حسین علیه السلام کربلا قیمتی نداشت. از وقتی که بدن های پاک آنان را در این سرزمین دفن کردند، آنجا قیمت پیدا کرد که خوردن ذره ای خاک کربلا که حرام بود، با دفن آن عزیزان به داروی شفا بخش تبدیل شد.

خیلی از بدن ها ارزش زمان حیات خود را دارند، اما ارواحی که با گناه به اسارت گرفته می شوند، دچار جدایی از حضرت حق می شوند:

« إِنَّهُمْ عَنْ رَبِّهِمْ یَوْمَئِذٍ لَمَحْجُوبُونَ» (3)

بین آنها و پروردگار جدایی می افتد که سنگین ترین و خسارت بارترین چیز در

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه