سیمای (چهره) ملکوتی یوسف علیه السلام صفحه 325

صفحه 325

ص:344


1- 1) - حدید (57) : 12؛ «[ این پاداش نیکو و باارزش در ] روزی [ است ] که مردان و زنان باایمان را می بینی که نورشان پیش رو و از جانب راستشان شتابان حرکت می کند.»

« بُشْرٰاکُمُ اَلْیَوْمَ جَنّٰاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا اَلْأَنْهٰارُ» (1)

به آنها می گویند: در این حرکت شتابان نوری به طرف بهشت می روید:

« ذٰلِکَ فَضْلُ اَللّٰهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشٰاءُ» (2)

در جای دیگر قرآن می فرماید: این احسان من به شما است که به بهشت برسید:

« ذٰلِکَ هُوَ اَلْفَوْزُ اَلْعَظِیمُ» (3)

خدا که بگوید: عظیم، ما چه می دانیم این عظیم چیست؟ قرآن یکی از ترازوهای روز قیامت است.

شاهد بی گناه یوسف علیه السلام

وقتی که حضرت یوسف علیه السلام عزیز مصر شد، روزی در کنار پنجره نشسته بود و بیرون را نگاه می کرد، مردی پابرهنه، با لباس کهنه و پاره از جاده عبور می کرد، جبرییل آمد، گفت: آیا او را می شناسی؟ گفت: نه، نمی دانم کیست.

گفت: وقتی تو با زلیخا درگیر بودی، او می گفت: بیا و تو می گفتی: نمی آیم، او خیز برداشت که گریبان تو را بگیرد و تو فرار کردی، در حال فرار پیراهنت را از پشت گرفت و پیراهن تو پاره شد، بعد شوهر آن زلیخا درب سالن را باز کرد و آمد، اوضاع را دید، گفت: ای یوسف! چه خبر است؟ هنوز حرفش تمام نشده بود که زلیخا گفت: او را آوردی در کاخ تا نان و آبش را بدهی و تربیتش کنی، در این کاخ همه نوع

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه