سیمای (چهره) ملکوتی یوسف علیه السلام صفحه 343

صفحه 343

ص:362


1- 1) - بقره (2) : 33؛ «فرشتگان را از نام های آنان خبر ده.»

بدن مسخّر روح شده است و روح نیز مسخّر اسماء و اسماء نیز جلوه حق است.

روح حدود، بالا، پایین، پس و پیش، اندازه و ظرفیت ندارد و قابل اندازه گیری نیست. زیر و بالا، پیش و پس وصف تن است بی جهت ها ذات جان روشن است

وقتی مفاهیم اسماء تعلیم شد، روح حد و حدود ندارد. بقا به روح مربوط است، نه بدن. بدن ما بعد از چهل سالگی شروع به شکسته شدن می کند. این کوزه ترک می خورد، سرش می شکند، این ساختمان رو به خرابی می رود، دیگر نه چشمی داریم، نه گوشی و نه معده ای. مرده متحرکی هستیم که خانواده می گویند:

خدایا! دیگر مرگش را برسان.

در این ناحیه ما چیزی نیستیم. بله، اگر بدن در استخدام روح در بیاید، روحی که در استخدام جلوه های اسمای الهی است و جلوه های اسمائی که در ارتباط با حضرت محبوب و بی نهایت است، در آن جهت ما هم بی نهایت هستیم.

تمام روشنایی ها به خاطر آزادی روح از بدن است والا اگر روح اسیر بدن باشد، یعنی زندانیی که در تاریکی است؛ چون نور زمین برای خورشید است، اگر خورشید در نیمکره غربی طلوع کند، در نیمکره شرقی تاریکی محض است، چشم چشم را نمی بیند. تمام بدن ما از عناصر این خانه تاریک است.

روح «مَطْلَعِ اَلْفَجْرِ» طلوع اسمای الهیه است و «کلیم الله» می سازد، نه بدن.

چون اگر غذا به بدن بدهیم، طول و عرض و حجم می سازد، آن هم تا اندازه معیّنی، یعنی ما اگر هفتاد سال در دنیا باشیم، در حدّ معینی قد می کشیم و با خوردن چاق می شویم.

مقایسه روح با بدن [1]

-1

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه