سیمای (چهره) ملکوتی یوسف علیه السلام صفحه 366

صفحه 366

ص:385

یعنی ای سگ! هر کاری که می خواهی با او بکن، لقمه حرام در شکمش بریز، رابطه با نامحرم برای او برقرار کن، گوش و چشم او را از گناه پر کن.

جاذبه الهی در مبارزه با نفس

اشاره ای به این سگ نفس کرد که هفت سال حضرت یوسف علیه السلام در کمال آرامش به مبارزه اش ادامه داد. هر وقت به او گفت: بیا، گفت: من بیایم؟ یکی دیگر به من گفته است بیا، من مجذوب او شده ام. من در حوزه جاذبه دیگری هستم، تو مگر در مقابل آن جاذبه چقدر جاذبه داری؟ نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار چکنم حرف دگر یاد نداد استادم (1)

خدا می داند اگر خودش را در باطن به ما نشان بدهد، ما چه حالی پیدا می کنیم، اصلاً از همه چیز دل کنده می شویم و به او دل می بندیم و بعد به همه نشان می دهیم که ما داریم به طرف کسی می رویم، که دوست نداریم اصلاً برگردیم. هیچ وقت با کسی دعوا نمی کنیم، اوقات ما هیچ گاه تلخ نمی شود. وقتی ما را به امور غیر خدا دعوت می کنند، خیلی نرم می گوییم: ما را جذب کرده اند، داریم می رویم، می خواهی بیایی، بیا و محبوب ما را ببین.

اگر به دل تجلی کند، نورانی می شود. دعوا نداریم؛ چون محبوب من اجازه نمی دهد که دعوا کنم، چنانچه به حضرت یوسف علیه السلام اجازه نداد که زلیخا را بزند:

« وَ هَمَّ بِهٰا لَوْ لاٰ أَنْ رَأیٰ بُرْهٰانَ رَبِّهِ» (2)

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه