تفسیر آیات قیام و زندگی عبرت آموز حضرت موسی علیه السلام صفحه 122

صفحه 122

ص:139


1- (1) قصص/ 15.

زمانی که برای فروش بت ها می رفت در راه سوار بت ها می شد و مردم برای این که بت ها را از توهین این بچه نجات دهند آنها را زود می خریدند. پیامبر و ائمه اطهار نیز چنین بودند یعنی از قبل موحّد بودند. در زیارتشان می خوانیم

«لَمْ تُنَجِّسْکَ الْجَاهِلِیَّهُ بِأَنْجَاسِهَا»(1) جاهلیت تو را به آلودگی هایش آلوده نکرد. حضرت موسی علیه السلام هم همین طور بود ایشان بزرگ شد و از وضع مردم ناراحت بود از یک طرف عقاید خرافی قبطی ها و سبطی ها و از طرف دیگر ظلم و اجحافات دستگاه حکومتی فرعون به مردم ستمدیده.

درگیری حضرت موسی علیه السلام با ظلم و تجاوز

حضرت موسی علیه السلام مانند هر آدم خداشناس دیگری نمی توانست این اوضاع را ببیند و تحمل کند از یک طرف بندگان خدا در ظلم و جهالت به سر می بردند و از طرف دیگر فرعون مسلط بر مردم مظلوم بود، موسی سرگردان بود که چه کار کند، دنبال فرصت بود و به طوری که از آیات قرآن که در آغاز درس تلاوت شد بر می آید گاهی به بیرون شهر سر می زده است. یک روز وقتی داخل شهر شد دید دو نفر درگیرند و کتک کاری می کنند، یکی از قبطی ها و یکی هم از سبطی ها و آن سبطی استغاثه می کند. و از حضرت موسی علیه السلام کمک می خواهد، حضرت موسی به کمک وی می آید و طرف مقابل بدست او کشته می شود.

آیه می فرماید:

(وَ دَخَلَ الْمَدِینَهَ عَلی حِینِ غَفْلَهٍ مِنْ أَهْلِها)

«وارد شهر شد، موقعی که اهل شهر زمان غفلتشان بود».

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه