تفسیر آیات قیام و زندگی عبرت آموز حضرت موسی علیه السلام صفحه 141

صفحه 141

ص:158


1- (3) همان.

نیز هستند که گوسفندان خود را عقب نگه داشته اند بعد از آن که همه گوسفندان شان را آب دادند و رفتند این دو دختر جلو می آیند، و گوسفندان خود را آب می دهند. حضرت موسی سئوال می کند که چرا شما بعد از همه گوسفندان خود را سیراب می کنید؟ می گویند: ما زن هستیم و پدرمان هم نابیناست، تاریخ نویسان می گویند: چاه دیگری غیر از این چاه عمومی بود که سنگ بزرگی دهانه آن را مسدود کرده بود که مردان زیادی می خواستند تا آن سنگ را بردارند(1). موسی با آن که مدتی در بیابان ها راه رفته و غذائی هم نخورده بود آن سنگ را برداشت و گوسفندان آن دو دختر را سیراب کرد و آن دو دختر به خانه بازگشتند. پدرشان چون دید زودتر از روزهای دیگر مراجعت کرده اند، علت را سئوال نمود آنها هم داستان کمک حضرت موسی علیه السلام را در آب دادن برای پدرشان بیان کردند، شعیب گفت: بروید و او را به این جا بیاورید و آنها هم رفتند و او را نزد شعیب آوردند تا بالاخره قضیه به اینجا رسید که حضرت موسی علیه السلام داماد شعیب شد.

آب کشیدن حضرت موسی علیه السلام و عفت دختران شعیب

قرآن این سرگذشت را چنین بیان می کند:

(وَ لَمّا وَرَدَ ماءَ مَدْیَنَ) وقتی موسی بر آب سرزمین مدین رسید.

(وَجَدَ عَلَیْهِ أُمَّهً مِنَ النّاسِ یَسْقُونَ) جمعیتی از مردم را یافت که گوسفندان شان را آب می دادند.

(وَ وَجَدَ مِنْ دُونِهِمُ امْرَأَتَیْنِ تَذُودانِ) غیر از آن مردان دو تا زن را یافت که گوسفندانشان را نگه می داشتند تا با گوسفندان دیگر مخلوط نشوند

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه