حکمت اصول سیاسی اسلام صفحه 33

صفحه 33

است که اهمیت حیاتی تفکر در سیاست جامعه و اداره شئون اجتماع را با کمال وضوح اثبات می کند.

*****

() تاریخ فلسفه ی سیاسی آقای بهاءالدین پازارگاد ج 1 ص 175.

() ذکری الشیعه فی احکام الشریعه، محمد بن مکی ص 6.

() برای اثبات این حقیقت که تحقیقات اجتماعی و اقتصادی و سیاسی ابن خلدون در کتاب «مقدمه» بر مبنای معتقدات اسلامی بوده و آن همه حقائق را با نظر به منابع اولیه ی اسلامی مطرح نموده است، می توانیم استشهاد او را به آیات قرآنی و احادیث و نیایشهای جدی وی در پایان اغلب فصول کتاب در نظر بگیریم. «ابوخلدون ساطع الحصری» مولف کتاب دراسات عن ابن خلدون از ص 485 تا ص 488 این بحث را مطرح نموده و

پس از ذکر استنادهای فراوان ابن خلدون به آیات قرآنی و احادیث و نیایشهائی که می آورد، می گوید: «با نظر به همه ی این امور است که برای ما سزاوار است بیان کنیم: ابن خلدون مردی بود دارای ایمان صادق که هیچ شک و تردیدی درباره ی خدا در دین، به ایمان او آمیخته نشده بود».

اینجانب به جهت اهمیت این مسئله لازم دیدم که همه صفحات کتاب «مقدمه» را به دقت بررسی کنم و این کار را انجام بدهم و در همه ی آن موارد که ابن خلدون در کتاب مقدمه آیات قرآنی، احادیث و دعاها را آورده است مطالعه نمودم. ابن خلدون در این کتاب که 588 صفحه است در 282 مورد آیات و احادیث و دعاهائی آورده است و به اضافه ی آنها در ذکر مبانی اصول فلسفه ی اجتماعی و اقتصادی، منابع اسلامی و روش دینی را کاملا مراعات نموده. و می توان گفت: ابن خلدون در این مقدمه با طرز تفکرات اسلامی مطالب را مطرح نموده است و فقط به عنوان نمونه به چند مورد اشاره می کنیم: باشد که دانش پژوهان علوم انسانی مخصوصا علوم اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و همچنین محققان در همه علوم انسانی بدانند که مکتب اسلام هم بالاترین اهمیت را به علوم مزبور داده است و هم خود از عالی ترین اصول علوم مزبوره در حیات فردی و اجتماعی انسانهای جامعه برخوردار بوده است:

1- کتاب «مقدمه» با این خطبه شروع می شود: «الحمد لله الذی له العزه و الجبروت و بیده الملک و الملکوت و له الاسماء الحسنی و النعوت، العالم فلا یغرب عنه

ما تظهره النجوی، او یخفیه السکوت، القادر فلا یعجزه شی ء فی السماوات و الارض و لا یفوت. انشانا من الارض و استعمرنا فیها اجیالا و امما و یسر لنا منها ارزاقا و قسما، تکنفنا الارحام و البیوت و یکفلنا الرزق و القوت و تبلینا الایام و الوقوت و تعتورنا الاجال التی خط علینا کتابها الموقوت و له البقاء و الثبوت و هو الحی الذی لا یموت و الصلوه و السلام علی سیدنا و مولانا محمد النبی العربی المکتوب فی التوره و الانجیل المنعوت، الذی تمحض لفصاله الکون قبل ان تتعاقب الاحاد و السبوت و یتباین زحل و الیهموت و علی آله و اصحابه الذین لهم فی صحبته و اتباعه الاثر البعید و الصیت و الشمل الجمیع فی مظاهرته و لعدوهم الشمل الشتیت، صلی الله علیه و علیهم ما اتصل بالاسلام جده المنجوت و انقطع بالکفر حبله المبتوت و سلم کثیرا».

ترجمه: «حمد مر خدای راست که عزت و جبروت از آن او و ملک و ملکوت به دست او است. و از آن او است اسماء حسنی و صفات علیا، توانای مطلق که غایب نیست از او آنچه که سخن بی صدا آشکار می کند، یا سکوت آن را مخفی می دارد، توانای مطلق که هیچ چیزی در آسمانها و زمین او را ناتوان نمی سازد و از او نمی گیرد. خداوندی که ما را به صورت نفوسی از زمین ایجاد فرمود، ما انسانها را در طول قرون و اعصار و به شکل امتهائی در مسیر حیات قرار داد و برای ما از زمین روزیها و قسمتها در اختیار گذاشت، (در جریان زندگی نخست ازدحام

مادران و سپس خانه ها، را در بر می گیرند و روزی و توشه ی کفالت ما را به عهده می دارند و گذشت روزگاران و اوقات ما را می پوسانند و اجل هائی که کتاب آنها سرنوشت مدت عمر ما را تعیین نموده است، سر راه زندگی ما را می گیرند، بقاء و ثبوت (ابدیت) از آن خدا است و او است زنده ای که نمی میرد، درود و سلام بر سرور و مولای ما «محمد» پیامبر عربی که وصف او در تورات و انجیل آمده است، پیامبری که عالم هستی او را با شیر خالص عنایت الهی اشباع و از خود جدا کرده بود، پیش از به وجود آمدن و تعاقب ایام هفته (یکشنبه و شنبه ها)، و پیش از باز شدن فاصله ی بسیار زیاد مابین ستاره ی زحل و ماهی اعماق زمین (دریاها) و درود و سلام باد بر اولاد و اصحاب پیامبر که برای آنان در درک حضور و پیروی آن حضرت اثری و گسترشی است بسیار عمیق، و اتحاد و هماهنگی است در یاری او، و برای دشمن آنان است جمعی پراکنده. درود خدا و سلام فراوان خدا بر او و بر اولاد و یارانش باد، مادام که عظمت بسیار مطلوب به اسلام بسته است و طناب سست کفر بریده».

2- ص 7 «و از خدا مسئلت می دارم که اعمال ما را به بارگاه کریمش خالص فرماید و او است کفایت کننده وجود من و اوست بهترین وکیل».

3- (آن خطاکاریها در تاریخ ناشی نیست مگر از حریص بودن انسان به شنیدن شگفتیها و عبور آنها با کمال سهولت بر

زبان و از غفلت از اینکه محققی پیگیر و نقاد مطالب او را مورد تحقیق و نقد قرار بدهد... و بدین ترتیب این مورخ خطاکار آیات خداوندی را به استهزاء می گیرد و داستان بی اساس و مشغول دارنده را می خرد تا از راه خداوندی گمراه گردد، و این دو جمله ی اخیر دو آیه را بیان می کند:

اول- و اذ اعلم من آیاتنا شیئا اتخذها هزوا، الجاثیه آیه ی 9 «و هنگامی که چیزی از آیات ما را بداند آن را به استهزاء می گیرد».

دوم- و من الناس من یشتری لهو الحدیث لیضل عن سبیل الله بغیر علم، لقمان آیه 6 «و بعضی از مردم داستان بی اساس و مشغول دارنده را می خرند تا از روی نادانی از راه خدا گمراه شوند».

مراجعه فرمائید به این مشخصات، ضمنا توجه داشته باشید که (ص) مخفف (صفحه) و (س) مخفف (سطر) است:

ص 14 س 1، ص 19 س 9، ص 38 س 25، ص 41 س 3 و 17، ص 43 س 8، ص 44 س 7، ص 48 س 25، ص 53 س 18 و 19، ص 59 س 4 و 5، ص 81 س 25، ص 82 س 13، ص 85 س 24 و 25، ص 87 س 6، ص 91 س 14 و 23، ص 95 س 17، ص 98 س 22، ص 99 س 10، ص 103 س 17، ص 105 س 3 و 18، ص 110 س 22، ص 111 س 19، ص 119 س 25، ص 122 س 2 و 25، ص 124 س 25، ص 125 س 19،

ص 127 س 11، ص 128 س 7 و 16، ص 129 س 13، ص 130 س 15، ص 131 س 8، ص 133 س 25، ص 135 س 15، ص 136 س 17، ص 137 س 17، ص 138 س 11، ص 139 س 8 و 23، ص 140 س 11، ص 141 س 4 و 11، ص 144 س 8 و 25، ص 145 س 12 و 18، ص 148 س 3 و 25، ص 149 س 11، ص 151 س 1، ص 152 س 14 و 25، ص 153 س 25، ص 154 س 17، ص 156 س 17، ص 157 س 13 و 19، ص 158 س 25، ص 161 س 15، ص 162 س 23 و 25، ص 164 س 9، ص 166 س 10، ص 167 س 4 و 14، ص 168 س 1، ص 170 س 4، ص 172 س 4، ص 174 س 16، ص 175 س 10، ص 176 س 25، ص 182 س 24 و 25، ص 184 س 3، ص 185 س 15، ص 186 س 16، ص 187 س 11، ص 188 س 13، ص 189 س 25، ص 190 س 10 و 14 و 15 و 21 و 23 و 24، ص 191 س 8 و 16، ص 196 س 17، ص 202 س 3 و 9 و 12 و 19، ص 209 س 1 و 25، ص 212 س 2، ص 218 س 17، ص 223 س 25، ص 225 س 12، ص 226 س 23، ص 230 س 18، ص

235 س 2، ص 240 س 14، ص 243 س 5، ص 246 س 11، ص 252 س 10، ص 256 س 25، ص 257 س 22، ص 258 س 2 و 19، ص 260 س 11 و 24، ص 262 س 23، ص 264 س 5 و 7، ص 266 س 17، ص 267 س 20، ص 269 س 2، ص 270 س 22، ص 279 س 2، ص 280 س 9، ص 281 س 6، ص 283 س 9، ص 284 س 16، ص 286 س 5، ص 290 س 20، ص 293 س 22، ص 294 س 20، ص 297 س 25، ص 298 س 19، ص 299 س 23، ص 302 س 21، ص 311 س 7، در ص 334 توصیفی در اهمیت اهل بیت عصمت علیهم السلام و در فصل 52 بحثی مبسوط درباره حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف.

ص 342 س 10، ص 343 س 24 و 25، ص 345 س 25، ص 347 س 7، ص 349 س 22، ص 357 س 11، ص 358 س 6، ص 359 س 16، ص 360 س 6، ص 362 س 22، ص 364 س 22، ص 365 س 14، ص 367 س 9، ص 368 س 9، ص 371 س 18، ص 374 س 13، ص 376 س 20، ص 377 س 11، ص 378 س 22، ص 380 س 9 و 17 و 18 و 19 و 20، ص 381 س 5، ص 382 س 18، ص 384 س 22، ص 389 س 3 و 23، ص 393

س 8، ص 394 س 3 و 15 و 25، ص 395 س 22، ص 396 س 8، ص 397 س 4 و 23، ص 398 س 24، ص 399 س 22، ص 400 س 18، ص 403 س 3 و 17، ص 404 س 3، ص 405 س 1، ص 406 س 15، ص 406 س 7 و 17، ص 409 س 25، ص 411 س 13، ص 412 س 10، ص 414 س 24، ص 417 س 14، ص 421 س 11، ص 423 س 4، ص 428 س 14، ص 429 س 10، ص 434 س 5، ص 435 س 5، ص 437 س 4، ص 440 س 22، ص 441 س 2، ص 445 س 15، ص 451 س 10، ص 452 س 19، ص 458 س 3، ص 467 س 12، ص 475 س 15، ص 478 س 9، ص 481 س 23، ص 485 س 17، ص 489 س 13، ص 492 س 10، ص 493 س 1، ص 494 س 8، ص 496 س 19، ص 497 س 10، ص 503 س 24، ص 514 س 1، ص 519 س 20، ص 531 س 11، ص 532 س 13، ص 533 س 8، ص 536 س 19، ص 540 س 8، ص 541 س 24، ص 543 س 7، ص 545 س 12، ص 550 س 11، ص 553 س 8، ص 554 س 12، ص 555 س 15، ص 558 س 9، ص 559 س 8، ص 560 س 1، ص 561 س 24، ص 564 س

14، ص 566 س 19، ص 568 س 18، ص 569 س 10، ص 578 س 1، ص 580 س 20، ص 581 س 25، ص 588 س 12 و 15 و تردیدی نیست در اینکه مغز متفکری که در حدود 250 مورد در کتاب 580 صفحه ای استناد به آیات و احادیث می نماید و در آخر اکثر فصلهای کتاب ذکری از آیه یا نیایش بیاورد، نمی توان جز به ایمان چنین متفکری به اسلام و اسناد تحقیقاتش در فلسفه ی اجتماعی اقتصادی و سیاسی و عرفان و مبانی علوم و غیرذلک، حمل نمود.

تاکنون درباره ی کتاب «مقدمه» تالیف ابن خلدون، تحقیقات فراوانی از جانب متفکران شرقی و غربی انجام گرفته است، از آنجمله تحقیقاتی است که:

1- ابوخلدون ساطع الحصری در فهرست کتاب خود «دراسات عن مقدمه ابن خلدون» آورده است.

2- «فلسفه ی ابن خلدون «الاجتماعیه»- دکتر طه حسین- القاهره 1952.

3- «ابن خلدون، حیاته و تراثه الفکری»- استاد محمد عبدالله عنان- القاهره 1933.

4- «فلسفه ابن خلدون»- دکتر عمر فروخ- بیروت 1942.

5- «رائد الاقتصاد ابن خلدون»- دکتر محمدعلی نشاه- القاهره 1944.

6- «محاضره عن ابن خلدون»- استاد محمدالخضر حسین- القاهره.

7- «ابن خلدون فی المدرسه العادلیه»- السید عبدالقادر المغربی- دمشق.

8- «مع ابن خلدون»- الاستاد احمدمحمد الحوفی- القاهره 1952.

9- «التعریف بابن خلدون و رحلته شرقا و غربا»- القاهره 1951.

10- «ابن خلدون»- الاستاد فواد افرام البستانی- بیروت 1928.

11- «منتخبات من ابن خلدون»- دکتر جمیل صلیب و دکتر کامل عیاد- دمشق 1934.

12- «ابن خلدون خمسه اجزاء من مناهل الادب»- مکتب صادر- بیروت 1949.

تحقیق درباره ی «مقدمه» به چند زبان اروپائی نیز انجام گرفته است از آنجمله: فرانسه، آلمانی، انگلیسی و

ایتالیائی.

فاضل مقداد در کتاب اللوامع الالهیه فی المباحث الکلامیه ص 264 چنین می گوید: «دین و حکومت دو حقیقت متشکل با همند که هیچ یک بدون دیگری منفعتی ندارد حکمت اقتضاء می کند که این دو حقیقت در یک تن جمع شوند و اگر عالم مجتهد از اطلاع بر وضع زمان و حکومت و اظهار رای برای توجیه و رهبری اجتماع دور باشد نقض غرض دین است».

() مرحوم نراقی در کتاب عوائد الایام از ص 185 تا 206.

() نقل از الفهرست- ندیم ص 135.

() کشف الظنون تالیف اسماعیل پاشا البغدادی ج 1 ص 2.

() الفهرست ص 130.

() الفرد نورث وایتهد در کتاب (ماجراهای اندیشه ها) می گوید: «دو تمدن در تاریخ به وجود آمده است که اصیل و خودجوش بوده است: اول تمدن اسلام، دوم تمدن بیزانس».


(10) الحدید آیه ی 25.

دلائل اثبات عدم تقلید فلسفه های سیاسی از طرز تفکرات یونانی

چند دلیل دیگر برای اثبات اینکه همه ی فلسفه های سیاسی در تاریخ بشری تقلیدی از طرز تفکرات یونانی نیست:

1- خدمات بسیار عمیق و موثری که پیامبران عموما و پیامبران عبری به آزادی نموده اند، در پیشبرد تمدن بشری فوق توصیف است.(1).

یکی از نارواترین کاری که مولفان و متفکران حرفه ای در علوم انسانی انجام می دهند، همین است که گویی این کره ی خاکی با آن همه جوامع و تمدنهایش، هیچ انسانی به نام پیامبر بخود ندیده است!! واقعا جای شگفتی است که انسان کتب تاریخ نوشته شده دورانهای معاصر را باز می کند، می بیند کتابها و مقالات بی شماری در تفکرات سیاسی «ماکیاولی» و «توماس هابس» و «سزار بورژیا» و غیرذالک نوشته شده، ولی هیچ تحقیق رضایت بخشی از ابراهیم و

موسی و عیسی و محمد صلوات الله علیهم اجمعین از سردمداران تمدن (به اصطلاح) در دست نیست.(2).

2- پیش از درخشندگی یونان و بعد از آن، تمدنهائی در روی زمین بروز کرده و به اعتلا رسیده و رو به زوال رفته اند، آیا امکان دارد (همانگونه که اشاره کردیم) تمدنی به وجود بیاید و فاقد نظام (سیستم منطقی) سیاسی باشد؟! از طرف دیگر:

3- محدودیتهای آزادی در یونان را در همین ماخذ (تاریخ فلسفه ی سیاسی ج 1 ص 49) چنین می خوانیم: «ژنرالها چون حق تجدید انتخاب شدن داشتند، لذا از رسیدگی به حساب و عملیات ایشان صرفنظر می شد و از بازخواست فرار می کردند، لذا آنان عناصر قوی و متنفذ و مستقل ترین مصادر امور آتن بودند».

4- سم خوردن مظلومانه «سقراط» و اعدام وی می تواند غیرانسانی بودن نظام سیاسی و حقوقی یونان آن دوران را بازگو کند، زیرا سقراط را یک نفر با غرض و انگیزه ی شخصی نکشته

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه