حکمت اصول سیاسی اسلام صفحه 458

صفحه 458

به بدبختی و انحراف از طبیعت متهم می سازند!

دلیل چهارم- اینکه حتی وجدان خود مدافعان نظریه ی مزبور با درک فراگیر بودن جهانی نفرت از کشتار نفع گرایانه، با کمال قاطعیت حکم به مردود بودن نظریه ی مزبور می نماید. یکی از همین اشخاص

که به دانش مشهور شده «فروید» و ریشه ی تمایل به جنگ را در غریزه ی انسانی سراغ می دهد در دهه ی 1930 تا 1940 در تبادل نامه ها و بحثهائی که با «اینشتاین» داشته است، درباره ی اینکه آیا می توان کاری کرد که از بروز جنگها جلوگیری شود، وی از خود و از اینشتاین به عنوان افراد هواخواه صلح دم می زند و در مورد نفرتش نسبت به جنگ تردیدی باقی نمی گذارد، در حالی که وی آمادگی انسان را برای دست به کار شدن جنگ به علت وجود ریشه ی این تمایل در غریزه ی مرگ مشاهده می کند(2) البته ضمنا تناقض گوئی فروید در این عبارت روشنتر از آن است که نیازی به توضیح داشته باشد.

*****


(1) بنابراین ادعا مواد سی گانه اعلامیه ی جهانی حقوق بشر که آرمانی برای همه ی بنی نوع بشری تلقی شده است، مخصوصا مقدمات آن که علل تدوین مواد مزبور را بیان نموده است بر ضد طبیعت بشری است! مقدمات این اعلامیه چنین است:

(نظر به اینکه شناسائی حیثیت ذاتی کلیه ی اعضای خانواده ی بشری و حقوق یکسان و انتقال ناپذیر آنان، اساس آزادی و عدالت و صلح را در جهان تشکیل می دهد،


(2) و نظر به اینکه عدم شناسائی و تشخیص حقوق بشر منتهی به اعمال وحشیانه ای گشته که مایه ی اهانت وجدان بشری است و ظهور دنیائی که در آن افراد بشر در بیان عقیده آزاد و از ترس و پریشانی فارغ باشند، به عنوان بالاترین آمال بشر اعلام شده است...).

رسالت فروید،«اریش فروم» ترجمه ی «فرید جواهرالکلام» ص 130.

بررسی و انتقاد از نظریه دوم که «هراکلیتوس» و «هگل» و «نیچه» طرفداران آن می باشند

نخست اعتراض مولف

فلسفه ی تربیتی «فردریک مایر» را که نقل کننده ی عبارات سه شخصیت فوق است متذکر می شویم، او می گوید: ولی امروزه می دانیم که یک تصادم بزرگ متضمن پایان تمدن است.(1).

پس از آنکه میلیونها انسان در سده ی بیستم کشته شده اند، باز مشکلات ما به همان حدت سده ی نوزدهم بر جای مانده است. یک جنگ اتمی برای بشریت کابوسی غیرقابل تصور است.(2).

اعتراض نویسنده بر پدیده ی جنگ مبتنی بر آثار شومی است که جنگها به وجود می آورند، ولی اصل این پدیده ی مخرب را مورد تحلیل و تشریح قرار نمی دهد که آیا واقعا جنگ ذاتا مضر و مخرب است، یا اینکه جنگ پدیده ای مفید و سازنده است، ولی انسانها نتوانسته اند از این پدیده ی مفید بهره برداری نمایند. ما نخست درباره ی گفته های «هراکلیتوس» و «هگل» و «نیچه» مطالبی را به طور اختصار متذکر می شویم و سپس به حل مسئله می پردازیم: اینکه هراکلیتوس می گوید: «جنگ پدر همه چیز است» اگر مقصودش اینست که جنگ علت دگرگونی همه ی شئون بشری یا تغییردهنده ی خیلی از شئون بشری است، قطعا خلاف واقعیت است، اگر چه گوینده ی این سخن فقط «هراکلیتوس» نباشد، بلکه همه ی متفکران شرق و غرب

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه