- مقدمه 1
- آغاز شرح خطبه 6
- شناخت خسران 9
- شناخت رحمت 25
- شناخت دنيا 38
- فضيلت قرآن در كلام امام 49
- قرآن پند دهنده صادق 50
- قرآن راهنمائي كه گمراه نميكند 53
- قرآن سخنگويي كه دروغ نميگويد 55
- قرآن كتاب افزايش هدايت و كاهش جهل و گمراهي 56
- اشاره 56
- عمل صالح 75
- نهايت انديشي در كارها 78
- پايداري در امور 80
- شكيبايي 82
- سخني از پيشوايان دين پيرامون شناخت صبر 85
- ورع (خودداري از گناه) 87
- تعريف امام 93
- توصيه به حفظ زبان و وحدت كلام در پيدا و پنهان 113
- بيان كيفيت كاربرد زمان از سوي مومن و منافق 114
- اشاره 116
- توصيه امام نسبت به سخن پيامبر در رابطه با وحدت قلب و زبان و پرهيز از نفاق 116
- فرمان به ياران خود در جهت حفظ دست و زبان از تجاوز و بدگويي در حق مردم 116
- انسان مومن به خدا در اعتقادات خود استوار است و تابع بدعتها نميباشد 125
- احكام الهي بر اثر پيدايش بدعتها تغيير نميكند 126
- تاكيد نسبت به تجربه امور و تحليل تاريخ در جهت رشد انسان 127
- يادآوري نعمت دعوت مردم به صراط مستقيم از سوي پروردگار 128
- معرفي گمراهان زيانكار 129
- انوع ظلم 154
- ضرورت اطاعت از خدا 159
- پاورقي 172
مقدمه
من و نهجالبلاغه دو آشناي ديرينهايم، از دوران كودكي تا به حال نام و ياد و همراهي نهجالبلاغه را هرگز فراموش نكرده و نميكنم. پس از گذشت سالهايي به درازاي بيست سال هنوز صداي پدر در گوشم طنينافكن است، كه من و برادرانم را به تلاوت قرآن و مطالعهي نهجالبلاغه فرمان ميداد. و همواره ميگفت:
«قرآن و نهجالبلاغه از يكديگر جداشدني نيست. و انسان ميتواند حقايق قرآن و معارف اسلامي را به زباني سادهتر در اوج بلاغت و فصاحت در نهجالبلاغه مطالعه كند.»
از همان دوران كودكي به اقتضاي محيط خانوادگي كه به فروغ ولايت و محبت اهل بيت پيامبر اكرم (ص) روشن بود و در سايه سار عشق حياتبخش و زندگيسازي كه به مولاي موحدان و پيشواي پرهيزگاران عالم اميرالمومنين علي عليهالسلام داشتم- و بحمدالله اين مهر و محبت علوي در جان و دلم روزافزون است- ميان من و نهجالبلاغه پيوندي استوار و ناگسستني برقرار بود. و در حد توان فهم و قدرت درك خود ميكوشيدم تا از اين سرچشمهي زلال حقايق و معارف اسلامي كام تشنهي روحم را سيراب كنم.
من در كتاب نهجالبلاغه خدا را ديده و شناختهام. و در لابلاي سايه روشن خطوط اين صحيفهي نور، ايمان، اخلاص، علم، تقوي، زهد، قيامت، قسط، آزادي، برادري، عشق، مكتب و انسان كامل را ديدار كردهام.
من در پرتو فروغ خيره كنندهي نهجالبلاغه از طبيعت تا پشت بام ماوراء طبيعت، از فرش تا عرش، از ناسوت تا لاهوت، از آدم تا