ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الاسلام) صفحه 106

صفحه 106

که گفته می شود برای کسی که چون مردم نصائح سودمند او را قبول نکنند از پند دادن مضایقه می کند، و صلاح و فساد کار ایشان را نمی گوید( پس حکایت من و شما مانند آن است که برادر هوازن )درید ابن الصمه( گفته )و سبب اینکه حضرت درید را برادر هوازن فرموده آن است که در نسب بقبیله هوازن می رسد، زیرا او از بنی خشم ابن معاویه ابن بکر ابن هوازن است، چنانکه خداوند متعال در قرآن کریم س 46 ی 21 می فرماید: و اذکر اخا عاد یعنی یاد کن برادر عاد را که مراد حضرت هود پیغمبر است که از قبیله عاد بوده، و حکایت درید آن است که چون با برادرش عبدالله به جنگ بنی بکر ابن هوازن رفت و غنیمت بسیاری آورد، در مراجعت عبدالله خواست در منعرج اللوی که اسم موضعی است یک شب توقف کند، درید از باب نصیحت او را گفت: ماندن در اینجا دور از احتیاط است، مبادا بنی هوازن را جمعیت و کمکی فراهم آمده ناگاه بر سر ما تازند، عبدالله از غروری که داشت پند او را گوش نداد و شب را در آن منزل توقف نمود، فردا چاشتگاه طائفه بنی هوازن با جمعیت زیادی بر سر ایشان تاخته عبدالله را بقتل رساندند و درید با زخم بسیار از دست آنان نجات یافت، پس از آن قصیده ای گفت که یکی از اشعار آن این شعر است که حضرت بر سبیل مثال فرموده(: امرتکم امری بمتعرج اللوی فلم تستبینوا النصح الا ضحی الغد یعنی در منعرج اللوی امر و رای خود را به شما بیان کردم، پس فائده پند مرا ندانستید مگر چاشتگاه فردا )نظیر این حکایت نصیحت و پند دوستانه من بود به شما که گفتم کار جنگ بر معاویه و اصحابش سخت شده لذا درصدد حیله و تزویر برآمده قرآنها بر سر نیزه ها کرده اند و تشکیل مجلس محاکمه می خواهند، شما از گفتار من پیروی ننموده فریب گفتار و کردار ایشان را خورده به حکومت حکمین راضی شدید و اصرار نمودید و من هم رضاء دادم، اکنون زیان مخالفت با من بر شما هویدا گردید(.

خطبه 036-در بیم دادن نهروانیان

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه