ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الاسلام) صفحه 1255

صفحه 1255

در گفتار آن حضرت علیه السلام است (در زکات وام): هر گاه مردی را بستانکاری باشد که نداند وام را (از بدهکار) می ستاند یا نه اگر آن را گرفت برای سالی که بر آن گذشته بر او واجب است که زکات آن را (به مستحق آن) بدهد (ظاهر این فرمایش مخالف فتوای فقها است که می گویند: زکوه وام به وام دهنده واجب نیست هر چند بداند که آن وام را دریافت می نماید چه جای آنکه در گمان باشد، و بعضی فرموده اند: این در صورتی است که تاخیر در گرفتن از طرف وام دهنده باشد یعنی خود نستاند و دو دل باشد در گرفتن و نگرفتن که اگر بگیرد زکوه سال گذشته بر او واجب می باشد، و این قول خلاف مشهور بلکه خلاف اجماع متاخرین است چنانکه مرحوم شیخ محمد حسن رحمه الله در کتاب جواهر الکلام فرموده و مرحوم حاج آقا رضا همدانی )قدس سره( در کتاب مصباح الفقیه فرمایش او را تائید نموده، و سیدرضی علیه الرحمه فرماید:) دین ظنون دین و وامی است که بستانکار نمی داند آن را از بدهکار می گیرد یا نمی گیرد، مانند آنکه بستانکار در گمان است گاهی به رسیدن آن امید دارد و گاهی نومید است و آن از فصیح ترین و رساترین سخن است (به مقصود) و همچنین هر چه را که تو بطلبی و ندانی آن را ب

ه دست می آوری یا نه آن ظنون است، و بر این معنی است گفتار اعشی (از شعرای به نام زمان جاهلیت که عرب به شعرا تغنی می نموده که سرود می خوانده): یعنی قرار نمی شود داد چاهی را که گمان می رود آب دارد یا نه و دور است از آمدن باران صدادار ریزان بمانند آب فرات هنگام طغیان که (به سبب بسیاری آب و موجهای پی در پی) کشتی و شناور ماهر را از پا در آورد (این بیان مانند مثل است برای برابر نبودن بخیل و زفت با کریم و بخشنده) و جد به معنی چاه کهنه است در بیابان و ظنون چاهی است که دانسته نشود آب دارد یا نه.

کلمه غریب 007

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه