ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الاسلام) صفحه 636

صفحه 636

از دعاهای آن حضرت علیه السلام است (در سپاسگزاری از نعمتهای خداوند سبحان) که بسیار آن را می خوانده: سپاس خدائی را سزا است که شبم را صبح نموده و در حالیکه نمرده ام، و نه بیمارم، و نه اندامم بد حال است، و نه گرفتار بدترین کردار خویشم، و نه بی فرزند مانده ام، و نه از دینم برگشته ام، و نه منکر پروردگارم، و نه از ایمانم نگرانم، و نه دیوانه ام، و نه به عذاب امتهای پیش از خود گرفتارم. صبح کرده ام در حالی که بنده ای هستم بی اختیار و ستمکار بر نفس خویش (از جهت تقصیر در طاعت) خداوندا برای تو است حق اعتراض بر من و مرا عذر و بهانه ای نیست، و توانائی به دست آوردن سودی ندارم مگر آنچه تو به من ببخشی، و از بدی نمی توانم بپرهیزم مگر آن را که تو مرا نگاهداری. بارخدایا پناه می برم به تو از اینکه در بی نیازیت تهیدست و پریشان بوده یا در هدایت و رستگاریت گمراه باشم یا در سلطنت و توانگریت ستمدیده یا مغلوب و خوار شدم و حال آنکه اختیار به دست تو است (هر چه بخواهی همان می شود). بارخدایا جان مرا نخستین چیز گرامی قرار ده که از اعضای گرامی من (مانند چشم و گوش و دست و پا و سائر اعضاء) می گیری، و اولین امانتی که از نعمتهای

امانت گذاشته خود نزد من بر می گردانی (چون هر یک از اعضاء شخص که پیش از مرگ تباه شود در بلا و رنج می ماند، پس لطف خدا بر بنده آن است که پیش از گرفتن اعضاء جان را بستاند که آدمی نیم مرده و نیم زنده نماند). بارخدایا پناه می برم به تو از اینکه از گفتارت بیرون رویم (به دستورت رفتار ننمائیم) یا از دین تو در فتنه و گمراهی افتیم، یا خواهشهای ما به ما دست یابد پیش از هدایت و رستگاری که از جانب تو آمده است.

خطبه 207-خطبه ای در صفین

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه