حدیث زندگی: شرح حکمت های نهج البلاغه صفحه 69

صفحه 69

1- بحار ج73ص109

می شود که بعضی احترامات و حرکات سبب عجب و غرور امیران می گردد.

ابوامامه می گوید:

اِنَّ النَّبِیَّ صَلی الله علیه و آله خَرَجَ اِلی البقیعِ فَتَبِعَهُ اصحابُهُ فَوقَفَ وَ اَمرَهُم اَن یَتَقَدَّموا ثُمَّ مَشی خَلفَهُم فَسُئِلَ عَن ذلِکَ فَقالَ: اِنَّی سَمِعتُ خَفقَ نِعالِکُم فَاشفَقتُ اَن یَقَعَ فِی نَفسی شییءٌ مِنَ الکِبرِ (1)

پیامبر به طرف بقیع رهسپار شد اصحاب حضرت در پی او به راه افتادند پیامبر ایستاد و به آنها دستور داد جلو بروند و آنگاه خود در پی آنها حرکت کرد علت را پرسیدند فرمود: من صدای کفش های شم را شنیدم و ترسیدم چیزی از تکبر به وجودم راه یابد.

پناه بر خدا! اگر رسول الله صلی الله علیه و آله با آن همه عظمت روحی چنین احساس خطری کند انسان های معمولی چقدر در خطر عجب و غرور هستند و در تاریخ و زندگی بشر چه انسان های بی شماری را می شناسیم که به خاطر اقبال مردم و راه افتادن آنها پشت سرشان جوگیر شدند و غرورشان نابودشان کرد.

همان بزرگوار می فرمود:

اَنَا عَبدٌ اِبنُ عَبدٍ اَجلِسُ جِلسَهَ العَبدِ وَ آکُلُ اَکلَ العَبدِ اِنّی قَد اُوحِیَ اِلَیَّ اَن تَواضَعُوا وَ لا یَبغِی اَحَدٌ عَلی اَحَدٍ (2)

من بنده و بنده زاد هستم مانند بنده می نشینم و مانند بنده غذا می خورم به من وحی شده است که فروتن باشید و کسی بر کسی گردنفرازی نکند.

عقل ، حماقت، عجب، خلق نیکو:

سی و هفتم- قال علیه السلام لابنِهِ الحَسَنِ علیه السلام: یا بُنَیَّ اِحفَظ عَنِّی اَربعاً و اَربَعاً لا یَضُرُّکَ ما عَمِلتَ مَعَهُنَّ اِنَّ اَغنَی الغِنی العَقلُ و اَکبَرَ الفَقرِ الحُمقُ وَ اَوحَشَ الوَحشَهِ العُجبُ وَ اَکرَمَ الحَسَبِ حُسنُ الخُلقِ

امام علیه السلام به فرزندش امام حسن علیه السلام فرمود: فرزندم چهار چیز را از من به یاد داشته

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه