ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الاسلام) صفحه 193

صفحه 193

از سخنان آن حضرت علیه السلام است درباره (گفتار و کردار نادرست) عمرو ابن عاص (و توبیخ و سرزنش از او). همانطور که عاص ابن وائل که بر حسب ظاهر پدر عمرو نامیده میشد دشمن رسول خدا بود و عمرو هم با امیرالمومنین دشمنی کرده در دروغ بستن به آن حضرت کوشش داشت از آن بزرگوار عیب جویی می نمود و درصدد بود که محبت و دوستی او را از دلها بیرون نموده آن وجود مقدس را کوچک جلوه دهد، و از جمله دروغهائی که به آن جناب می بست، به مردم شام می گفت: چون علی مزاح و شوحی بسیار می کند در اصلاح امور چندان کوششی ندارد، از این جهت ما او را پیشوای خود قرار ندادیم. امام علیه السلام در اینجا اثبات می نماید که گفتار عمرو نادرست و این سخن بهتان و دروغ است(: شگفتا از پسر زانیه! )نابغه نام مادر عمرو است و جهت نامیدن او به این لفظ آنست که به زنا دادن شهرت داشت و همه او را می شناختند و عادت عرب آن است که فرزندان را هر گاه به مادری که به خوبی یا به زشتی شهرت داشته باشد نسبت می دهند و نابغه کنیز اسیر شده ای بود که عبدالله ابن جدعان تیمی در مکه او را خرید و چون زانیه بود نتوانست او را نگاه دارد آزادش کرد، پس ابولهب ابن عبدالمطلب و امیه

ابن خلف و هشام ابن مغیره و ابوسفیان ابن حرب و عاص ابن وائل در یک طهر با او جمع شده در نتیجه عمرو متولد گردید و میان این پنج نفر اختلاف شد هر یک ادعا می نمود که عمرو فرزند من است، ولی چون عاص ابن وائل بیش از دیگران به نابغه انفاق می کرد گفت این فرزند از آن عاص است با اینکه به ابوسفیان شبیه تر بود، خلاصه چنین بی پدری( می گوید به مردم شام دروغ، که من مردی شوخ هستم و بسیار بازیگوش و بشوخی و بازی ممارست دارم، نادرست سخن گفته و به این گفتار گناهکار است، آگاه باشید که بدترین گفتار دروغ است و عمرو سخنی که به زبان می راند دروغ می گوید و )با هر که( وعده کند خلاف آن رفتار می نماید، و در پرسش خود پرگوئی می کند، و از او که بپرسند )در پاسخ( بخل می ورزد و در عهد و پیمان نابکاری میکند، و از خویشان دوری می نماید، و چون در میدان جنگ حاضر گردد )برای تهییج فساد و افروختن آتش جنگ( چه بسیار امر و نهی و زبان بازی می کند مادامیکه شمشیرها بکار نیفتاده اند، پس آنگاه که شمشیرها از غلاف بیرون آمده جنگ شروع گردید بزرگترین حیله و کید او آن است که عورت خود را بمردم نشان دهد )در جنگ صفین چون عمرو در کارزار با امیرالمومنین مصادف شد و حضرت ب

ر او تاخت تا او را بقتل رساند، عمرو خود را از اسب به زیر انداخته بپشت، روی زمین خوابید و در برابر آن بزرگوار پاهایش را بلند کرده عورتش را نمایان ساخت، حضرت چشم پوشیده بازگردید، و بسر ابن ابی ارطاه که یکی از سرلشگرهای معاویه بود در همان وقعه صفین شیوه عمرو را بکار برده از چنگال مرگ رهید، بعد از آن جمله یمنح القوم سبته ضرب المثل شد برای کسیکه در حوادث و پیش آمدها بذلت و خواری تن دهد(. بدانید به خدا سوگند یاد مرگ مرا از شوخی و بازی بازمیدارد، و فراموشی از آخرت عمرو را از گفتار حق مانع می گردد، او با معاویه بیعت ننمود مگر بشرط آنکه عطیه و بخششی به او بدهد، و برای دست از دین برداشتن )مخالفت با امام زمان خود نمودن( رشوه کمی )حکومت چند روزه مصر را( به او بخشد.

خطبه 084-در توحید و موعظه

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه