ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الاسلام) صفحه 380

صفحه 380

از سخنان آن حضرت علیه السلام است درباره طلحه و زبیر (و ابطال گفتارشان که پس از نقض بیعت کشتن عثمان را به آن بزرگوار نسبت دادند): سوگند به خدا خودداری نکردند (نسبت دادن) منکری را به من (به کشتن عثمان و رضای به قتل او نسبت دروغ به من دادند) و میان من و خودشان به عدل و انصاف رفتار نکردند (زیرا اگر انصاف داشتند بطلان دعویشان ظاهر بود) و (نادرستی دعویشان آن است که) حقی را (از من) میطلبند که خودشان ترک کرده اند، و (خونخواهی مینمایند از) خونی که خودشان ریخته اند، پس من اگر در ریختن آن خون (کشتن عثمان) با آنها شرکت کرده بودم آنان هم از آن بی بهره نبودند (پس ایشان نباید در صدد خونخواهی عثمان برآیند، زیرا آنان نیز قاتل هستند نه وارث تا بتوانند طلب خون او نمایند) و اگر بدون من مباشرت کرده اند پس بازخواست نیست مگر از ایشان، و اول عدلشان (که آن را عذر نقض بیعت خود قرار داده و میگفتند خروج و یاغی شدن ما بر امام برای امر به معروف و نهی از منکر و حکم کردن به عدالت است) آن باشد که حکم از روی عدل را درباره خودشان جاری سازند، و بصیرت و بینائی من با من است (زیان گفتار بر خلاف کردار را میدانم به همین جهت امری را

بر کسی( مشتبه نکرده ام )چیزی نگفته ام که بر خلاف آن رفتار کنم چون طلحه و زبیر( و )امری هم( بر من مشتبه نشده است )مانند پیروان آنها( و آنها گروهی هستند ستمگر و تباهکار )چنانکه رسول اکرم به من خبر داده( در ایشان است گل سیاه )فتنه و فساد که بر اثر آن آسایش امت را از بین میبرند چنانکه گل آب صاف را تیره میسازد( و زهر عقرب )

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه