ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الاسلام) صفحه 71

صفحه 71

از سخنان آن حضرت علیه السلام است با شعث ابن قیس، حضرت در کوفه بالای منبر خطبه میخواند، در ضمن بیاناتش سخنی فرمود که اشعث بر آن جناب اعتراض کرد (در ضمن سخن، آن بزرگوار امر حکمین را در جنگ با معاویه بیان میکرد، مردی از اصحاب آن حضرت برخاسته گفت، ما را از قبول حکمین نهی فرمودی و بعد به آن اجازه دادی، نمیدانیم کدام یک از این دو بهتر بود، پس حضرت امیر دست بروی دست زده فرمود هذا جزاء من ترک العقده یعنی این حیرت و سرگردانی جزای شما است که در کار خویش تامل و احتیاط را از دست دادید و مرا بقبول آنچه حکمین بگویند وادار ساختید، اشعث بمقصود حضرت پی نبرد و گمان کرد که آن جناب میفرماید این جزای من است که از مصلحت غافل مانده احتیاط را از دست دادم، و) گفت: این سخن بر ضرر و زیان حضرتت تمام شد و سودی نداشت، پس حضرت نگاه تندی به او کرده فرمود: چه ترا دانا گردانید (به اینکه) چه بر ضرر و چه بر نفع من است؟ لعنت خدا (دوری رحمت او) و لعنت و نفرین لعنت کنندگان بر تو باد ای جولا پسر جولا، و ای منافق پسر کافر (لعن حضرت بر اشعث برای اعتراض او بر آن جناب نبوده، بلکه برای آن بود که با وجود بودن میان اصحاب حضرت نفاق را از دست نداده، همیشه دوروئی میکرد، و شخص منافق سزاوار لعن است، چنانکه خداوند متعال در قرآن کریم س 2 ی 159 میفرماید: ان الذین یکتمون ما انزلنا من البینات و الهدی من بعد ما بیناه للناس فی الکتاب اولئک یلعنهم الله و یلعنهم اللاعنون یعنی کسانیکه میپوشانند نشانه های روشن و هدایتی را که ما فرستادیم بعد از چیزی که در کتاب برای مردم بیان کردیم، خداوند و جمیع لعنت کنندگان ایشان را لعنت و نفرین میکنند. در بعضی تواریخ بیان شده که اشعث و پدرش برد یمانی میبافته اند و چون جولائی موجب نقصان عقل و سفاهت است، لذا حضرت او را به این اسم سرزنش فرموده، و در بعضی کتب نوشته اند او از اکابر و بزرگان کنده بود و سرزنش حضرت او را برای آن بود که در راه رفتن از روی تکبر و تبختر دوش میجنبانیده، و این نوع حرکت را در لغت حیاکه خوانند، و بهر تقدیر در تعقیب بیان مذمت و نقصان عقل او فرموده( سوگند بخدا در کفر

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه