- مقدمه 1
- ارتباط شخصی امیرالمومنین(ع) با واقعیات و رفتار شخصی وی در زندگی 2
- مطالبی که رابطه او با خدا را بیان می کند 2
- اشاره 2
- مطالبی که رابطه علی(ع) را با جهان هستی بیان می کند 3
- مطالبی که رابطه امیرالمومنین(ع) را با انسان ها بیان می کند 6
- فرق میان تعریف و استدلال منطقی و توصیف و استدلال و ارشاد حکمی 7
- استدلالهای منطقی و انواعی دیگر از استدلالها 9
- استدلال ریاضی 9
- اشاره 9
- استدلال ریاضی عینی 10
- استدلال استقرائی 10
- استدلال قیاسی 10
- استدلال تمثیلی 10
- استدلال با دریافتهای انسانهای کمال یافته 11
- استدلال شهودی یا شهود واقعیتها 14
- انواع ارشاد 14
- بیان واقعیات با اصول و قوانین بنیادین 15
- اشاره 19
- توصیف منطقی 19
- مبانی توصیف (تعریف) در نهج البلاغه 19
- توصیف به وسیله معلول یا نتیجه 21
- توصیف تنبیهی و توجیهی برای شناخت حقیقت 23
- توصیف ارزشی 26
- هدف علم 29
- مبانی استدلال در نهج البلاغه 36
- اشاره 36
- استدلال ریاضی- عینی 37
- استدلال استقرائی 41
- استدلال قیاسی 43
- استدلال تمثیلی 44
- استدلال حکمی 45
- استدلال با دریافتهای انسانهای کمال یافته 47
- استدلال شهودی 49
- ارشاد 51
مقدمه
امیرالمومنین علی علیه السلام در سخنان مبارکش چه آن سخنانی که در نهج البلاغه جمع آوری شده و چه در منابع دیگر، با طرق گوناگونی مردم را با واقعیات آشنا ساخته و تحریک به پیمودن مسیر کمالات فرموده است. و چون در این خطبه ی مبارکه انواعی از طرق ارشاد مشاهده می شود لذا این بحث را در اینجا آوردیم. پیش از بیان آن طرق و شرح لازم درباره ی آنها یک مسئله بسیار اساسی را متذکر می شویم و آن مسئله این است که شخصیت انسانی الهی امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام در حدی از رشد و کمال است که همه ی گفتار و کردار و سکوت او دلیل واقعیات یا امواجی از واقعیات است. این قاعده ی کلی است که وقتی که انسان در جاذبه ی کمال قرار گرفت، خود جلوه ای از کمال می گردد، چنانکه با به فعلیت رسیدن عقل، جلوه ای از عقل می باشد. به همین جهت است که کوشش ما در این بحث برای اثبات عظمت سخنان آن بزرگ بزرگان به وسیله ی پیروی از طرق متداول در افکار بشری نیست، یعنی نمی خواهیم اثبات کنیم که چون سخنان امیرالمومنین علیه السلام از شرائط شکل اول قیاس مثلا برخوردار است، پس صحیح و با عظمت است، زیرا همانگونه که اشاره کردیم علی بن ابی طالب جلوه ای از کمال است که حجت و دلیل بودن را در ذات همان جلوه دارا می باشد. بلکه چنانکه طرق سه گانه ی ارائه واقعیات و تحریک به تخلق به اخلاق الله به وسیله ی پیامبر
عظیم الشان و یگانه معلم امیرالمومنین علیه السلام مطابق دستور قرآن مجید این است:
«ادع الی سبیل ربک بالحکمه و الموعظه
الحسنه و جادلهم بالتی هی احسن».
دعوت کن مردم را به راه پروردگارت به وسیله حکمت و موعظه ی نیکو و مجادله با بهترین راه.
که به ملاحظه ی توانائی درک و شعور و تعقل مردم بستگی دارد، همچنان طرقی را که امیرالمومنین علیه السلام در سخنان مبارکش برای ارشاد و توجیه مردم به واقعیات اتخاذ فرموده است این ولی الله اعظم با چهار طریق (به اضافه ی حرکات و سکنات خود آن بزرگوار) مردم را ارشاد فرموده است: 1- بیان اصول بنیادین 2- توصیف واقعیات 3- استدلال 4- ارشاد.
پیش از ورود به مباحث مربوطه، مطالبی را درباره ی ارتباط شخصی امیرالمومنین علی علیه السلام با واقعیات بیان می کنیم.