بررسی طب و طبابت در نهج البلاغه صفحه 6

صفحه 6

بحث درباره مهم‌ترين موضوعات طب در نهج‌البلاغه‌

خلاصه آنچه درباره طبابت فرموده است

يك نكوهش طرز طبابت و مداواي مرسوم كه بر سه پايه زير قرار گرفته باشد. گفتار از روي نا آگاهي و غفلت از روي نبودن تقوي و طمع در غير حق (خطبه 29) و اين درسي است براي روش صحيح طبابت كه طبيب بايد آگاه، پرهيزكار و مجري حق و حقيقت باشد.

دو: از مداواي مردمي كه خود مسبب درد هستند و رفتار آنها باعث درد و بيماري مي‌شود اظهار خستگي و ملال كرده است. (خطبه 120)

زيرا ايشان خود مسبب اصلي بيماري جسم و جان خويشند و بهداشت تن و روان را رعايت نمي‌كنند و بهمين جهت مي‌فرمايد شما خود درد من هستيد و اگر بخواهم به وسيله شما مداوا كنم مانند آن خواهد بود كه بخواهم خار را به وسيله خار ديگري از بدن بيرون كشم كه عملا سودي ندارد زيرا خار دوم در فرو بردن بيشتر خار اول موثر است نه در آوردن آن و اين اشاره به يك ضرب المثل عربي است كه:

«كنا قش الشوكه بالشكوه و هو يعلم ان ضلعها معها» يعني مانند آن كسي كه مي‌خواهد خار را با خار بيرون آورد و حال آنكه مي‌داند ميل خار با خار است.

سه در مذمت افرادي كه از دنيا بد گويي مي‌كنند ولي خود گول خورده‌اند و به خيال خود براي بيماران خويش دست توسل به دامان اطباء زده و تجويز دارو نموده و در صدد شفاي آنها برميايند و مي‌خواهند بيماري مرگ را علاج بخشد بيان فرموده. (حكمت 131)

چهار: در ذكر مشخصات طبيب حقيقي كه خود امام بوده در خطبه 107 شرح داده كه به علت اهميت موضوع عين آنرا در اينجا مي‌آوريم زيرا حاوي نكات مهمي در امر طب و طبابت است و شايسته است به تمامي در آن باره بحث شود:

«طبيب دوار بطبه- قد احكم مراهمه و احمي مواسمه يضع من ذلك حيث الحاجه اليه. من قلوب عمي و اذان صم و السنه بكم- متتبع بدوائه مواضع الغفله و مواطن الحيره- لم يستضيئو باضواء الحكمه و لم يقدحوا بزناد العلوم الثاقبه - فهم في ذلك كالانعام السائمه و الصخور

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه