سلسله مباحث اعتقادی (الهیات در نهج البلاغه) صفحه 101

صفحه 101

در هر حال اشکال ایشان این است، ایشان می گوید نسبت به «لأتَتْکَ رُسُلُهُ» بی خدشه استدلال برهانی است اما در ارتباط با «و لَرَأیْتَ آثَارَ مُلْکِهِ و سُلْطَانِهِ، و لَعَرَفْتَ أفْعَالَهُ و صِفَاتِهِ» می گوید چه مشکلی دارد آنچه که از آثار قدرت و سلطنت او دیده می شود و آنچه از افعال و صفات باری شناخته شده است، در ارتباط با دو إله باشد؟ چون هر دو حکیم اند و آنچه که مصلحت است انجام می دهند، اگر چنین باشد این اشکالش چیست؟ اگر بگوئید که برای رفع این خدشه از برهان آیه لَوْ کانَ فیهِما آلِهَهٌ إِلاَّ اللَّهُ لَفَسَدَتا یا برهان تمانع یا از ادله دیگر استفاده می کنیم، خواهیم گفت این مطلب دیگری است، اما باز اشکال نسبت به جملات مورد بحث باقی است.

پاسخ اشکال:

چنانچه فرض دو إله کردید، پس باید در آثار و صفات و سلطه و قدرت متفاوت باشند.

چه اینکه اگر دو إله یا بیشتر باشند بایستی ما به الاشتراک و ما به الامتیاز داشته باشند و در نتیجه مختلف می شوند، مختلف که شدند، بایستی که آثارشان نیز مختلف باشد، و از اینکه آثار موجود در عین اختلاف ظاهری اما با دقّت نظر، حکایت از وحدت تدبیر دارند لذا مُثبِت یک مدبِّر حکیم می باشند نه بیشتر. خواهید گفت که درست، ولی این مسئله دیگری شد. و پاسخ اشکال ابن میثم نیست، سؤال این است که از دو جمله دوم و سوم عبارت شریف حضرت چگونه می توان اثبات یکتایی و نفی إله ثانی کرد؟

پاسخش روشن است چون یکی از توالی فاسدش این است که: چنانچه دو إله فرض شود و گفته بشود آنچه که از آثار مُلک و صفات و افعال دیده و شناخته می شود، اینها در ارتباط با دو إله یا بیشتر می باشد. اشکالش این است که چرا اعلام نکنند که اینها مربوط به دو إله و یا بیشتر از دو إله است؟ این اعلام نکردنشان از سه حال بیرون نیست:

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه