سلسله مباحث اعتقادی (الهیات در نهج البلاغه) صفحه 160

صفحه 160

اینکه معرفت خدا چگونه رخ می دهد، به فطرت است یا به وجه یا ... بحث دیگری است و این گونه نیست که ما به هیچ فهم و درکی نسبت به خدا نرسیم.

روایت چهارم

ابن اَبی عُمَیر از هِشام بن سالم نقل می کند که گفت بر امام صادق (ع) در آمدم، آن حضرت فرمود: آیا می توانی صفاتِ خدا را بازگویی؟ گفتم: آری. فرمود: بگو. گفتم: اوست شنوای بینا.

امام(ع) فرمود: این ویژگی را مخلوقات نیز دارند؟!

پرسیدم: شما چگونه خدا را توصیف می کنید؟

امام(ع) فرمود:

هُوَ نُورٌ لا ظُلْمَهَ فِیهِ ، وَ حَیَاهٌ لا مَوْتَ فِیهِ، وَ عِلْمٌ لا جَهْلَ فِیهِ، وَ حَقٌّ لا باطِلَ فِیه؛{105}

خدا نوری است که ظلمتی در آن نیست، حیاتی است بی مرگ، علمی است بی جهل (و نادانی) و حقی است که باطل در آن راه ندارد.

پیداست که «سمیع» و «بصیر» از صفاتِ خداست و بارها در قرآن خدا خود را به این دو ویژگی توصیف کرده است. از این رو، امام (ع) آن را نفی نفرمود، لیکن خواست یادآور شود که در این روش، عرصه برای شبهه پراکنی باز است و می تواند کسی تعدُّد صفات را مطرح کند و از صفات زاید بر ذات سخن به میان آورد، بر خلافِ توصیفی که خود امام (ع) فرمود و جایی برای شبهه باقی نگذاشت .

در اینجا یک بحث عقلی هست و آن اینکه: با توجه تعدد صفات و واقعیت داشتن آنها، عینیت (صفات با ذات) چگونه ممکن است ؟

پاسخ این است که این مسئله به سبب مقایسه میان خالق و مخلوق به ذهن می آید. اگر انسان در یابد که خدا حقیقتی است که احکام مخلوقات در او راه ندارد، پاسخ روشن می گردد.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه