- اشاره 1
- 1. طرق اثبات خداوند متعال در نهج البلاغه. 1
- یادآوری 1
- جلسه اول 1
- عناوین بحث 1
- 9. وارسی مشیت و اراده حضرت حق. 2
- 6. اینکه حضرت حق به قوای ظاهر و باطن مُدْرَک انسان نمی تواند باشد. 2
- 3. معنای یکتائی حضرت حق. 2
- 4. صفات خداوند متعال. 2
- 7. بینونت حضرتِ حق با ماسوای خودش. 2
- 8. بررسی احاطه علمی حضرت حق و احاطه قیومی ذات آفریدگار متعال بر کائنات. 2
- 5. نفی صفات حضرت حق به چه معناست. 2
- جلسه دوم 5
- اشاره 5
- میزان شناخت 7
- ابزار شناخت 8
- مسئله خداشناسی 9
- سه طریق اثبات خدا 12
- جلسه سوم 12
- اشاره 12
- [راه های اثبات و تذکُّر به وجود قدوسی حضرت حق در نهج البلاغه ] 13
- [طریق اول] توضیح 13
- اشاره 13
- طریق دوم 16
- اشاره 20
- جلسه چهارم 20
- اشاره 26
- جلسه پنجم 26
- اشاره 30
- جلسه ششم 30
- ازلیت خدای سبحان 39
- تبیین اول مدعا: 41
- تبیین سوم: 44
- یک سؤال: 45
- اشاره 47
- جلسه هشتم 47
- اشاره 53
- جلسه نهم 53
- اشاره 60
- جلسه دهم 60
- اشاره 64
- جلسه یازدهم 64
- جلسه دوازدهم 71
- اشاره 71
- اشاره 76
- جلسه سیزدهم 76
- اشاره 81
- جلسه چهاردهم 81
- بی همتا بودن خدا 84
- اشاره 87
- جلسه پانزدهم 87
- اشاره 91
- پاسخ 91
- جلسه شانزدهم 91
- پاسخ 94
- اشاره 94
- اشاره 94
- اولاً: 94
- اشاره 94
- اشاره 94
- اشکال سوم 94
- ثانیاً: 94
- پاسخ 94
- اشکال دوم 94
- اشاره 95
- پاسخ 95
- اشکال چهارم 95
- جواب: توقُّف بر آن ندارد، بلکه حاکی و کاشف از توحید و یگانگی است. 95
- پاسخ 95
- سؤال: آیا وحدت انبیا در هدف و روش، توقُّف بر توحید ندارد؟ 95
- جلسه هفدهم 95
- اشاره 95
- اشاره 98
- جلسه هیجدهم 98
- پاسخ اشکال: 101
- اشاره 104
- نگاهی به دیدگاه توحیدی ابن عربی 112
- جلسه بیستم 114
- اشاره 114
- وجه اول: 118
- وجه دوم: 119
- جلسه بیست و یکم 122
- توحید در صفات 122
- اشاره 122
- نتیجه 127
- دلیل دوم 128
- جلسه بیست و دوم 128
- پاسخ 132
- اشکال 132
- اشاره 135
- سخن علاّمه مجلسیŠ 135
- جلسه بیست و سوم 135
- جلسه بیست و چهارم 141
- نظر استاد 141
- بیانِ علاّمه مجلسیŠ 144
- یادآوری 146
- اشاره 146
- وارسی سخن علاّمه طباطباییŠ 146
- جلسه بیست و پنجم 146
- بیان علاّمه مجلسی 147
- نقد و بررسی 150
- جلسه بیست و ششم 151
- سخنی دیگر از قاضی سعید قمی 151
- روایات 157
- اشاره 157
- جلسه بیست و هفتم 157
- اشاره 157
- روایت دوم 158
- روایت اول 158
- روایت سوم 159
- روایت چهارم 160
- سخن استاد شهید مطهری 161
- سخن علاّمه طباطبایی(ره) 165
- اشاره 165
- قول اول: 165
- اشاره 165
- قول چهارم: 166
- قول سوم: 166
- جلسه سی ام 169
- نظر علاّمه طباطبایی(ره) 169
- اشکال 171
- نقد و بررسی 171
- پاسخ علامه 171
- توضیح 171
- سخن استاد مطهری 173
- یادآوری 173
- شناخت فطری 175
- جلسه سی و یکم 175
- اشاره 175
- روایت اول 178
- اشاره 178
- جلسه سی و دوم 178
- شناخت خدا از طریق خدا 178
- روایت دوم 179
- روایت سوم 180
- روایت چهارم 181
- شرح قاضی سعید 182
- فرا شناخت 184
- اشاره 184
- اما معرفت خدا در علوم بشری 187
- چکیده 188
- پی نوشت 190
و تقریر سومی هم در ارتباط با این جمله در شروح آمده است، و آن این است که: «و مَن حَدَّه فَقد عَدَّه» ؛ أی جعله وسیلهً للعدِّ، یعنی این محدود ساختن وسیله می شود برای اینکه معدودات به او شمرده شود، و این تقریر دوری است.
به نظر می رسد تقریر اول که از ابن میثم است برای تثبیت مطلب روشن تر باشد از تقریر دوم که از ابن ابی الحدید است.
هر دو تقریر به نظر درست می رسد، وقتی خدا در شمار معدودات قرار گرفت با بقیه معدودات فرقی ندارد و حادث می شود، پس نمی تواند ازلی باشد. تقریر دیگر این بود که خودش معدود شد، چون محدود شد، واحد عددی گشت که لازمه واحد عددی این است که حادث و معلول باشد. و با ازلیّت سازگار نیست. هر دو با حدوث ملازم است و در نتیجه هر دو با ازلیّت تضاد دارد.
تبیین سوم:
امام علیه السلام در این جمله که: «لیس لاوّلیته ابتداء» می فرماید:
(برای اولیّتش ابتداء نیست) یعنی وقتی گفته می شود «هو الاول» معنایش این نیست که نسبت به بقیه چیزها مقدم است، بلکه معنایش این است که ابتداء ندارد و ازلی است.
و جمله «و لا لازلیّته انقضاء» ، بیانِ خود مدّعاست؛ یعنی اینکه ذات مقدس ازلی است، این ازلیّتش، انتهاء ندارد.
تعبیر اول به این جهت توجه می دهد که «اول» به معنای اوّلِ اول ها نیست، بلکه یعنی اوّل ندارد. «و لا لازلیّته انقضاء» (و برای ازلیّتش نهایتی و انقضائی نیست) یعنی این وصف ازلیّت، برای اوست؛ «هو الاول و لم یزل، و الباقی بلا أجل» (اوست که اول است و لم یزل است وباقی است و انتهایی برای او نیست).