سلسله مباحث اعتقادی (الهیات در نهج البلاغه) صفحه 60

صفحه 60

پس از این طریق نیز استدلال شده که غیر از استدلالی است که برای عبارت «مَن وَصفَه فَقد حَدَّه و مَن حَدَّه فَقد عَدَّه و مَن عَدَّه فَقد أبطَلَ أزلَه» بیان شد.

عبارت دیگر «لم یُولد» بود، که همین استدلال را تداعی می کند. «لم یولد» اگر ازلی نباشد قطعاً معلول است، چون هرچه که ازلی نیست، «لم یکن فکان» خواهد بود و معلول هم علّت می خواهد و فرض این است که در ارتباط با ادله اثبات حضرت حق مطلب به اینجا منتهی شد که، ذات مقدس حق متعال معلول نیست. در نتیجه ازلی و ابدی خواهد بود.

به نحو مطلق می توان گفت: هرچه قدیم باشد، ازلی است و اگر چیزی غیر از حق متعال ازلی شد «لکان إلها ثانیاً» (خدای دومی خواهد بود) و ثَنَویت هم به حکم عقل باطل است. پس بیش از یک قدیم و ازلی نداریم و او همان ذات مقدس حق متعال است، نه غیر او.

اما براساس اصطلاحات فلسفی - که مغایر و مخالف ظواهر روایات است - می گویند: دو نوع قدیم داریم؛ قدیم بالذات که همان ذات حضرت حق است، و قدیم بالغیر که کلّ عالَم است، و از این روست که قائل به قِدْمتِ عالَم اند که با حدوث مطرح شده در روایات، سازگاری ندارد.

جلسه دهم

اشاره

امیرالمؤمنین علیه السلام در خطبه 101 می فرماید:

الحَمدُ لله الأوَّل قَبلَ کُلِّ أوَّل، و الآخر بَعدَ کُلِّ آخِر، بأوَّلیَّتِه وَجبَ اَن لا أوَّل له و بآخِریَّته وَجبَ اَن لا آخِرَ له؛

ستایش خداوندی را که پیش از هر أوّلی، اوّل است و بعد از هر آخری آخر، به اوّل بودن او واجب شد که آغازی برایش نباشد، و به آخر بودنش لازم آمد که آخری برایش نباشد.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه