ادبیات سخنان امام سجاد علیه السلام و صحیفه سجادیه صفحه 2

صفحه 2

هنگام ظهور اسلام ادبیات عربی عبارت بود از اشعار دوره ی جاهلی که تصویر احساسات و امیال و آرزوهای آنان از آن زندگانی ساده بود. وقتی که اسلام ظهور کرد، عرب ها با دعوتی شگفت انگیز که به هیچ وجه آشنایی ای پیشین با آن نداشتند، مواجه شدند. صدایی به گوش آن ها رسید که آنان را از اختلاف و شقاق و نفاق بین عشایر و طوایف برحذر می داشت و به وحدت، اتفاق، اتحاد و کنار گذاردن هر گونه دشمنی دعوت می کرد و آنان را از بت پرستی به توحید و یکتا پرستی می خواند. این صدا صدای قرآن بود با اسلوب و عبارات و کلماتی که میان فصحا و شعرای عرب معهود نبود. آرام، آرام کلمه ی حق اعتلا یافت و اسلام رونق گرفت و آتش فتنه ها فرونشست و نزاع شاعران از میان برخاست و به جای آن مدایح پیامبر (ص) و اسلام و اصحاب او و فضایل اخلاقی جلوه گر شد. وقتی که فتح و پیروزی اسلام در شبه جزیره ی عربستان پدیدار گشت، انگیزه و موجبات سرودن شعر ضعیف شد و به جای آن تلاوت قرآن و بحث درباره ی فصاحت و بلاغت این کتاب آسمانی رواج یافت. در دوران خلفای راشدین از آن جا که مسلمانان سرگرم تأسیس دولت و فتوحات و کارهای مملکتی

بودند، مجال گفت و شنود درباره ی شعر کمتر یافت می شد. از نیمه ی آخر دوره خلافت عثمان که کم کم آتش انقلاب زبانه کشید و بذر اختلاف پاشیده شد، دوباره تفرقه در میان مردم پدیدار شد و بعد از قتل عثمان این اختلاف به اوج و شدت خود رسید. «بنی امیه به پیشوایی معاویه لوای مخالفت با امامان (ع) برافراشتند. در این غوغا و آشوب بود که دوباره شاعران ظاهر شدند. گروهی به طرفداری بنی هاشم و جماعتی به حمایت بنی امیه برخاستند و در سایر فرقه ها مانند خوارج و زبیریان نیز شاعرانی ظهور کردند» (13، ص: 114). در این دوره شاعران نقش سیاسی مهمی ایفا می کردند که در تاریخ اسلام چنین نهضتی در عالم شعر و چنان فرصتی برای دخالت شاعران در سیاست نظیر نداشته است. سخن درباره ی امور بزرگ سیاسی و مملکتی و انتخاب رئیس حکومت و سایر امور اجتماعی بزرگ ترین امتیاز شعر این دوره است. سیاست بنی امیه چنین اقتضا می کرد که شاعران را به سوی خود جلب کند و حتی بین خود شاعران هم رقابت و اختلاف بیندازد تا از یک سو این خاندان را مدح کنند و از سوی دیگر یکدیگر را هجو کنند. از شاعران این دوره نسبت به یکدیگر هجاهای شگفت انگیزی به یادگار مانده است. دشمنی و رقابت شاعران نسبت به یکدیگر موجب شد که شعر «نقائض» به وجود آید. نقائض جمع نقیضه، شعری است که شاعر با قصیده خود معانی قصیده ی دشمن را نقض می کند و فخر دشمن را با هجو برمی گرداند و فخر واقعی را به خود نسبت می دهد. معمولا نقیضه در همان وزن و قافیه قصیده ی دشمن است. نقائض

هر چند که در پیشرفت فن شعر و حفظ لغت جاهلی ارزش ادبی دارد ولی نمایانگر بداوت امویان است. اخطل و فرزدق و جریر مثلث این نوع شعر هستند که بیشتر شعر آن ها یا هجو یکدیگر است یا مدح امویان. [1] . در این دوره نوعی دیگر از شعر نیز ظهور کرد که به آن مجون یعنی شعر زشتی می گویند. امویان از اشاعه ی این نوع شعر هیچ ابایی نداشتند. شاعران غزل سرا به طور عموم غزل اباحی می سرودند [2] پیشوای این گروه از شاعران عمر بن ابی ربیعه مخزومی [3] است. شعر مجون در کنار این نوع غزل پدیدار گشت. در کتاب تاریخ ادبیات اکبر بهروز آمده است: «یکی دیگر از مقتضیات سیاست بنی امیه این بود که جوانان حجاز را از مسافرت به اطراف و اکناف ممالک اسلامی منع کند در عوض عطایای فراوان به آن ها می داد. این جوانان که وارث اموال بسیاری از پدران فاتح خود بودند، در نتیجه ی عطایای سرشار بنی امیه، ثروت و مکنت فراوانی به دست آورده بودند و چون راه عمل و مسافرت و دیگر مشاغل جدی بر آن ها بسته بود به اقتضای جوانی و بیکاری و توانگری به خوش گذرانی و ملاعب و ملاهی سرگرم شدند و اوقات خود را با بی بند و باری و تمتع از لذایذ جسمانی می گذراندند و بالطبع قریحه ی شعر و شاعری هم در ایشان پدیدار گشت و این زندگانی پر نعمت و مرفه و خوشی و شادی و سرور و جوانی موضوع شعر آن ها بود (6، ص: 126). احمد حسن زیات می نویسد: «دوره ی اموی، دوره ی نضح آداب جاهلی و آغاز نقل دانش های بیگانه بود.» (7، ص:


207). ناگفته نماند که در دوره ی اموی در عرصه ی شعر و شاعری، غزل عفیف و شعر متعهد هم یافت می شد. شاعرانی مانند قیس بن ملوح (مجنون لیلی)، جمیل بن معمر و کثیر عزه غزل عفیف می سرودند. از شاعران متعهد این دوره که تمام عمر خود را در راه دین صرف کرد و با شجاعت از اهل بیت دفاع کرد، کمیت بن زید اسدی [4] است که مجموعه ی اشعارش با عنوان هاشمیات منتشر شده است.

نثر دوره اموی

نثر در زمان بنی امیه، مراحل تازه ای را به سمت پیدایش نثر ادبی درنوردیده است. انواع نثر ادبی که از دوران های پیش به جای مانده بود، استواری بیشتری یافت. برخی از آن ها نیز چون فن رسائل و تاریخ های تک موضوعی، سرآغاز نثر اندیشمندانه ای بود که در پایان عصر اموی و آغاز دوره عباسی شکوفا گردید. «نثر این دوران پرآشوب و جدال، به روش غیر مستقیم و به صورت قطعات باقی مانده است. اما به هر حال نام چندین نویسنده و عنوان چندین کتاب را در دست داریم و می دانیم که فن نگارش رواج بیشتری یافته بود و برای ثبت آثار ادبی هم به کار می رفت.» (2، ص: 79). یکی از جلوه های مهم نثر دوره ی اموی خطبه است که در این دوره پیشرفت زیادی کرده است. مهم ترین خطبه ها، خطبه ی امام حسین (ع) بعد از شهادت امام علی (ع) است که ابشیهی در کتاب المستطرف فی کل فن مستظرف و ابوالفرج در مقاتل الطالبیین نقل کرده اند و خطبه های دیگر امام حسین (ع) و امام سجاد(ع) است. (1، ص: 224).

ادبیات کلام امام سجاد علیه السلام

اشاره

کمتر دیده می شود که کسی در تاریخ ادبیات عربی به ادبیات کلام امام سجاد (ع) یا ادبیات دعا به طور ویژه پرداخته باشد و ارزش های هنری و تأثیر آن را بر اسلوب های نثر عربی در دوره های نقل کند. [5] به سبب آن چه از پیشوایان ما به ویژه امام علی بن حسین (ع) بر جای مانده است، ما در دوره اموی بیشترین ثروت ادبی را در زمینه ی دعا دارا هستیم. امام سجاد (ع) کوشش های پدر بزرگوارش را برای بازگرداندن عزت و سرافرازی به جامعه اسلامی داد و این

کار را به شیوه ای پیش برد که با وضعیت دوره ای که در آن به سر می برد متناسب باشد. در پی جان فشانی و فداکاری های امام حسین (ع) و یارانش، موانع ترس و وحشت تا حد زیادی از میان برداشته شد و جامعه اسلامی توانست گام دیگری در راه بازگرداندن عزت خود بردارد. امام سجاد (ع) تمام کوشش خود را برای ارتباط مردم با خدا به کار برد تا این که گام های دیگری در راه عزت و رهایی امت اسلامی برداشته شود. امام سجاد (ع) در راه تربیت و تهذیب نفوس پیروان شیوه های گوناگونی را پیش گرفت که عبارت بودند از: خریدن برده ها و آموزش دادن و آزاد کردن آنان، تربیت گروه های شایسته و فرستادن آن ها به اقطار مختلف، ایراد خطبه و طرح سخنان سودمند و سازنده، دعا و ابتهال با اسلوبی که افراد در هنگام خواندن آن دعاها احساس کنند که عزت، قدرت و توانگری فقط نزد خداست. امام (ع) با این دعاها آن چنان انسان ها را تربیت می کرد که بتوانند نفس خود را رام کنند به طوری که حاکمان زمان را به هیچ بپندارند و آبرو و عزت خویش را به متاع ناپایدار دنیا نفروشند. دکتر بستانی معتقد است، ادبیات امام سجاد (ع) از نظر کمی بعد از ادبیات کلام امام علی (ع) قرار می گیرد. و با توجه به جهت گیری ویژه آن حضرت نسبت به دعا و از نظر فراوانی مطالب مطرح شده و تنوع آن حائز اهمیت است. (4، ص: 153). اگر در عهد اموی ادبیات انحراف، شعر مجون و خمر و لهو و مدیحه گویی حاکمان جور فراوان شد ولی ادبیات

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه