ادبیات سخنان امام سجاد علیه السلام و صحیفه سجادیه صفحه 5

صفحه 5

تصویر سازی

تصویر در دعا در مقایسه با ایقاع عنصر دوم است زیرا: همان گونه که دعا همراه با تلاوت است ناگزیر با ایقاع همراه است، ولی ضرورتی ندارد که تصویرگری با تلاوت همراه باشد. به عنوان مثال، دیده می شود دعاهایی که حاوی برآورده شدن نیازهاست مانند دعای رزق (دعای 29)، عافیت (دعای 23)، استسقاء (دعای 19) یا پیروزی بر دشمن (دعای 49) آن قدر که به تعبیر مستقیم و عرضه ی آشکار موضوع نیاز دارند به تصویر فنی نیاز ندارند ولی این موضوع نسبت به مناجات ها برعکس است. زیرا مناجات تواصل، سوز، گداز، شوق و وجد به سوی خدای تعالی است به طوری که دعا کننده ضمن انفعال در اندیشه ی خودش غور

می کند و در گفتگوی با خدا غرق و فانی می شود. این امر اقتضا می کند که از تصویرهای هنری که مشتمل بر استعاره یا رمز و تشبیه است، استفاده شود چرا که تعبیرهای ساده و مستقیم خرسند کننده نیستند. چون هنگام مناجات نفس دعا کننده حالتی خاص دارد، این کاربرد متناسب با آن نیاز است و این کار جز با تصویرهای هنری میسر نیست. شایسته است در این جا نمونه ای از مناجات العارفین حضرت (ع) را مورد بررسی قرار دهیم تا میزان ارتباط بین عنصر تصویر سازی و سیاق دعا روشن شود. و دریابیم که چگونه معصومین (ع) به عنوان شخصیت های پیشرو به لایه های روح انسان توجه دارند. [الهی، فاجعلنی من الذین ترسخت أشجار الشوق الیک فی حدائق صدورهم و أخذت لوعه محبتک بمجامع قلوبهم، فهم الی أوکار الأفکار یأوون، و فی ریاض القرب و المکاشفه یرتعون و من حیاض المحبه بکأس الملاحظه یکرعون، و شرائع المصافاه یردون] (14، ص: 220). در این فراز کوتاه مجموعه ای از تصویرهای هنری آمده است. در این جا ژرف ترین صورت های رابطه بین خدا و بنده مورد بررسی قرار گرفته اند. طبیعت حال و مقام اقتضا می کند که به تعبیری گرایش داشته باشیم که از تصویرهای دقیق و دلالت های ثانویه و الهام های ظریف سرشار باشد و بازگو کردن آن حالت های نفسانی به جز با این تصویرهای هنری میسر نباشد. در متن از استعاره هایی استفاده شده اند که رابطه بین درختان باغ با اشتیاق موجود در سینه ها در یک ردیف قرار گیرد. درخت به اندازه ای که ریشه هایش را در عمق زمین فرومی برد ثبات بیشتر به دست می آورد و به همین نسبت شوقی که در

قلب ریشه دوانیده است برای حضرت (ع) ممکن بود که به عنوان مثال بگوید: [اللهم اجعل أشواقنا الیک شدیده] ولی این تعبیر افاده غرض نمی کرد، به همین دلیل به تصویرهای استعاری روی می آورد تا تراکم شوق و شدت اشتیاق خود را نشان دهد. «حدائق» را به «صدرهم» اضافه کرده است تا به معرفت نسبت به خداوند عمق بیشتری بدهد.

نثر صحیفه سجادیه

نثر صحیفه در غالب دعاها، نثر مسجع است، ولی نه نثر مسجعی که از روی تکلف و تصنع باشد بلکه نثری ساده و شیواست. کلمات متن، واژه هایی ساده و رایجند و انتخاب هر کلمه به طور طبیعی با معنی و مصداق آن تناسب دارد. هرگز کلمات مهجور در متن دعاها دیده نمی شود. اگر کسی امروزه بخواهد از سر صدق و اخلاص با خدایش سخن بگوید، در صورتی که دانش و معرفتش به حد دانش و معرفت امام سجاد (ع) برسد، بدون تردید به همان گونه سخن خواهد گفت. به بیان دیگر امام سجاد (ع) در دعاها تنها مطابق با زمان خود سخن نگفته است، بلکه کلامش سازگار با همه ی زمان ها و برای همه نسل ها قابل فهم و استفاده است. [7] . نثر صحیفه رنگ و ویژگی دوره خاصی را ندارد تا در دوره ی دیگر کهنه شود. نثری است که هر کس در هر دوره ای به هر میزان که معرفت داشته باشد می تواند به اندازه ی توان از آن بهره مند گردد. در دعاهای صحیفه، گاهی از قرآن کریم اقتباس شده است به گونه ای که بافت سخن به هم نمی خورد و آهنگ آن آشفته نمی شود. مثلا: «الحمد لله الذی لو حبس عن عباده معرفه حمده علی ما أبلاهم

من مننه المتابعه أسبغ علیهم من نعمه المتظاهره لتصرفوا فی مننه فلم یحمدوه و توسعوا فی رزقه فلم یشکروه و لو کانوا کذلک لخرجوا من حدود الانسانیه الی حد البهیمه فکانوا کما وصف فی محکم کتابه [ان هم الا کالأنعام بل هم أضل سبیلا] (دعای 8/1) مردم غافل از خدا به حقیقت حیوان بلکه گمراه تر از حیوانند. در این فراز از دعا این گونه بیان شده که حمد و شکر، نعمت هایی اند که خداوند به انسان داده است و اگر چنین نبود، انسان از نعمت ها استفاده می کرد بی آن که سپاس بگوید، در نتیجه مقامش تنزل می یافت و مانند چارپایان می شد. همان گونه که امام علی (ع) در نامه ای که به عثمان بن حنیف انصاری می نویسد، اشاره می کند که من این چنین نیستم که مانند حیوان پس از خوردن بخوابم بلکه...

صحیفه ی معرفت (نگاهی به درون مایه ی دعاها)

صحیفه ی سجادیه، صحیفه ی معرفت نسبت به خدا و راه رسیدن به اوست که حاصل آن داشتن زندگی ای آرمانی یا حیاتی طیبه در این جهان و رستگاری آن جهانی است. صحیفه سجادیه از منبع معرفت صادر شده، بنابراین به انسان یاد می دهد که چگونه کسب معرفت کند و چگونه با مولا و صاحب خود سخن بگوید. این کتاب در حقیقت، طریق توجه به حق را به امت آموزش می دهد و اسرار و حقایق حکمت و عرفان و لطایف و دقایق اخلاق و آداب و رموز رابطه با خداوند را به خلق می آموزد. در دعاها ستایش و درود و سلام به پیشگاه پیامبر اکرم (ص) و خاندان مکرمش فراوان است. به عنوان نمونه در دعای پنجم پانزده مرتبه از خداوند خواسته است که بر محمد و

خاندانش درود بفرستد. این امر نشانه ی این نکته ی است که حضرت پیش از بحث درباره ی معرفت می خواهد به انسان کامل اشاره ای داشته باشد و الگوی تمام عیاری را به مخاطب خویش نشان دهد. و غیر مستقیم به این نکته اشاره فرمایند که سخنان ایشان جملاتی انتزاعی نیستند. پیامبر اکرم (ص) خودش را وقف خدا کرده است و در این راه همه سختی ها را به جان خریده است و در یک کلام بالاترین جهاد را انجام داده است. در پایان دعای دوم می فرماید: «... هیچ ملک مقرب و نبی مرسلی با او هم سنگ نخواهد شد.» از نظر درون مایه های صحیفه باید گفت که هر چه خوبی است در آن است و به طور کلی می توان به این موضوعات اشاره کرد: مسایل علم النفس و تهذیب روح، درس اخلاق کریمه و فضایل متعالی و حسن معاشرت، علم الاجتماع و توجه به مدینه ی فاضله، عرفان و حکمت، سیاست، وظیفه ی پدران و مادران و فرزندان، درس حق شناسی، درس محبت و عاطفه، احتراز از خشم و قهر و خشونت، درس عدالت و راستی و درستی، احتراز از ظلم و جور و نادرستی، درس کرامت و عبادت و تقوی، دوستی، وفا و صفا، یک رنگی، خدمت به خلق، بشر دوستی، خیر خواهی، دوری از وسوسه های شیطانی، اصلاح امور نفسانی و جسمانی. در دعای هشتم، حضرت سجاد (ع) آسیب ها را برشمرده است. انسان در زندگی به حکم غریزه بنایش بر این است که به سوی خوبی ها و عوامل مثبت پیش رود و از عیب ها و کاستی ها و آسیب ها دور باشد. برای این که در این کار موفق باشد، لازم است

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه