علل الشرایع صفحه 120

صفحه 120

سپس فروختند و لیکن پسر دوم را بخدا سپرد و باو اعتماد کرد و گفت: فَاللَّهُ خَیْرٌ حافِظاً، خداوند آن حضرت را بسریر سلطنت رسانید و یوسف را باو بازگردانید و از محنت و غم و اندوه رهائی یافت.

باب چهل و دوم علت آنکه برادران یوسف گفتند اگر بنیامین سرقت نموده ..

1- حدیث کردند ما را ... از اسماعیل بن همام که میگفت: میفرمود: حضرت رضا علیه السّلام

در تفسیر آیه: قالُوا إِنْ یَسْرِقْ فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَهُ مِنْ قَبْلُ، برای حضرت اسحاق علیه السّلام کمربندی بود که پیغمبران بزرگ آن را از یک دیگر بارث میبردند (و حضرت اسحاق موقع رحلت آن را سپرده بود بدخترش ساره) و در پیش عمه حضرت یوسف بود و یوسف را بسیار دوست میداشت و او را در خانه خود نگاه داشته بود.

روزی حضرت یعقوب یوسف را از خواهرش طلبید که بمنزل خود بیاورد و فرمود او را باز پیش تو میفرستم، عمه یوسف برای یعقوب پیغام فرستاد که ای برادر یوسف را امشب نگاه میدارم و فردا نزد تو خواهم فرستاد زیرا بسیار دوستش میدارم و میل دارم که امشب او را نیکو ببینم چون صبح شد کمربند را در زیر لباسهای یوسف بست و حضرتش را نزد یعقوب فرستاد (و خود بعد از چند ساعتی بنزد یعقوب شتافت) و گفت کمربند مخصوص را سرقت کرده اند (و من همه را تفتیش نموده ام و نیافته ام باید یوسف را هم تفتیش نمایم و دست برد و لباسهای یوسف را بالا زد) و آن را در کمر یوسف دیدند که بسته بود، آن را باز کرد (و گفت یوسف کمربند را سرقت نموده من او را ببندگی میگیرم و باین حیله یوسف را پیش خود برد).

در آن زمان چنین رسم و قرار بود که اگر کسی چیزی را از دیگری میدزدید سارق را صاحب اموال دزدیده شده ببندگی میگرفت.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه