- حدیث2 1
- حدیث1 1
- حدیث4 2
- حدیث3 2
- حدیث6 3
- حدیث5 3
- حدیث8 4
- حدیث7 4
- حدیث10 5
- حدیث9 5
- حدیث12 6
- حدیث11 6
- حدیث13 7
- حدیث14 7
- حدیث15 8
- حدیث16 8
- حدیث18 9
- حدیث17 9
- حدیث19 10
- حدیث20 10
- حدیث21 11
- حدیث22 11
- حدیث23 12
- حدیث24 12
- حدیث25 13
- حدیث26 13
- حدیث27 14
- حدیث28 14
- حدیث29 15
- حدیث30 15
- حدیث31 16
- حدیث32 16
- حدیث33 17
- حدیث34 17
- حدیث35 17
- حدیث37 18
- حدیث36 18
- حدیث38 19
- حدیث39 19
- حدیث40 20
- حدیث41 20
- حدیث42 20
- حدیث44 21
- حدیث43 21
- حدیث45 21
- حدیث46 22
- حدیث47 22
- حدیث49 23
- حدیث48 23
- حدیث51 24
- حدیث50 24
- حدیث52 25
- حدیث53 25
- حدیث54 26
- حدیث55 27
- حدیث56 28
- حدیث57 28
- حدیث58 29
- حدیث59 29
- حدیث61 31
- حدیث60 31
- حدیث63 32
- حدیث62 32
- حدیث64 33
- حدیث65 33
- حدیث66 34
- حدیث67 35
- حدیث68 35
- حدیث69 36
- حدیث70 37
- حدیث71 37
- حدیث72 38
- حدیث73 38
- حدیث75 39
- حدیث74 39
- حدیث76 40
- حدیث77 40
- حدیث78 41
- حدیث79 41
- حدیث80 42
- حدیث82 43
- حدیث81 43
- حدیث84 44
- حدیث83 44
- حدیث86 45
- حدیث85 45
- حدیث87 46
- حدیث88 46
- حدیث89 47
- حدیث90 49
- حدیث91 50
- حدیث92 50
- حدیث93 51
- حدیث94 51
- حدیث96 52
- حدیث95 52
- حدیث98 53
- حدیث97 53
- حدیث99 54
- حدیث100 54
- حدیث102 55
- حدیث101 55
- حدیث104 56
- حدیث103 56
- حدیث105 57
- حدیث106 57
- حدیث108 58
- حدیث107 58
- حدیث109 59
- حدیث110 59
- حدیث112 60
- حدیث111 60
- حدیث113 61
- حدیث114 61
- حدیث115 62
- حدیث116 62
- حدیث117 63
- حدیث118 63
- حدیث119 64
- حدیث120 64
- حدیث121 65
- حدیث122 65
- حدیث124 66
- حدیث123 66
- حدیث126 67
- حدیث125 67
- حدیث127 68
- حدیث128 68
- حدیث130 69
- حدیث129 69
- حدیث131 70
- حدیث132 70
- حدیث133 71
- حدیث134 71
- حدیث135 72
- حدیث136 73
- حدیث137 73
- حدیث138 74
- حدیث139 74
- حدیث140 75
- حدیث141 75
- حدیث142 76
- حدیث143 76
- حدیث144 77
- حدیث145 78
- حدیث146 79
- حدیث147 80
- حدیث148 82
- حدیث149 83
- حدیث150 84
- حدیث151 84
- حدیث152 86
- حدیث153 87
- حدیث154 87
- حدیث155 89
- حدیث156 90
- حدیث157 90
- حدیث158 91
- حدیث159 92
- حدیث161 93
- حدیث160 93
- حدیث162 94
- حدیث163 95
- حدیث164 96
- حدیث165 97
- حدیث166 98
- حدیث167 99
- حدیث168 100
- حدیث169 101
- حدیث170 102
- حدیث171 103
- حدیث172 105
- حدیث173 106
- حدیث174 107
- حدیث175 108
- حدیث176 109
- حدیث177 109
- حدیث178 110
- حدیث179 111
- حدیث180 112
- حدیث181 113
محمّد بن مسلم: با جسمی دردمند و سنگین به مدینه رفتم. به ایشان (حضرت باقر علیه السلام) گفته شد: محمّد بن مسلم، دردمند و علیل است. حضرت به وسیله خدمتکار خود ظرف شربتی که روی آن با دستمالی پوشیده شده بود برایم فرستاد. خدمتکار ظرف را به دست من داد و گفت: بنوش؛ زیرا حضرت به من دستور داده است که تا آن را ننوشی برنگردم. من ظرف را گرفتم، دیدم بوی مشک از آن بلند است و شربت خوشمزه و خنکی است، چون آن را نوشیدم خدمتکار به من گفت: حضرت به تو می فرماید که وقتی نوشیدی بیا.
من درباره آن چه به من گفت اندیشیدم حال آن که پیش از آن قادر نبودم بر پای خود بایستم. اما همین که آن شربت در معده ام جا گرفت، گویی بند از پایم گشوده شد. به در خانه حضرت رفتم و اجازه ورود خواستم. حضرت با صدای بلند به من فرمود: تندرست باشی، داخل شو، داخل شو. من گریه کنان داخل شدم و به حضرت سلام گفتم و دست و سرش را بوسیدم. فرمود: ای محمّد، چرا گریه می کنی؟ عرض کردم: فدایت شوم، برای غربتم و دوری سفر [آخرت ]و تنگدستی و از این که نمی توانم پیش شما بمانم و ببینمتان می گریم. حضرت فرمود: اما تنگدستی، خداوند دوستان و محبّان ما را این گونه قرار داده و بلا و سختی را به سوی آنان شتابانده است. و اما آن چه از غربت گفتی، اباعبداللّه را که در سرزمینی دور از ما، در کنار فرات است، سرمشق خود قرار ده. و امّا آن چه از دوری سفر گفتی، بدان که مؤمن در این دنیا و در میان این مردم باژگونه و غریب است تا آن که از این سرای به رحمت خدا رود. و اما این که گفتی دوست داری نزدیک ما باشی و ما را ببینی ولی نمی توانی این کار را بکنی، بدان که خداوند از آن چه در قلبت می گذرد آگاه است و تو را پاداش خواهد داد.
رجال الکشّی : 1 / 391 / 281 ، کامل الزیارات : 275 ، الاختصاص : 52 ، المناقب لابن شهرآشوب : 4 / 181 نحوه ، وفیهما «منکوس» بدل «المنکوس» .
حدیث72
امام حسن علیه السلام :
کُنّا مَعَ الحُسَینُ علیه السلام بِنَهرِ کَربَلاءَ ، فَنَظَرَ إلی شِمرِ بنِ ذِی الجَوشَنِ فَقالَ : صَدَقَ اللّه ُ ورَسولُهُ ، قالَ رَسولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله : کَأَنّی أنظُرُ إلی کَلبٍ أبقَعَ یَلَغُ فی دِماءِ أهلِ بَیتی ، وکانَ شِمرٌ أبرَصَ
محمّدبن عمروبن حسن: ما در کنار نهر کربلا به همراه حسین علیه السلامبودیم. حضرت به شمر بن ذی الجوشن نگاهی کرد و فرمود: خدا و رسول او راست فرمود. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: گویی سگِ پیسه ای را می بینم که در خون اهل بیت من دهان می زند. شمر پیس بود.
الخصائص الکبری للسیوطیّ : 2 / 125 .
حدیث73
امام حسن علیه السلام :