لمعة من بلاغة الحسین علیه‌السلام‌ صفحه 1

صفحه 1

مقدمه‌ي ناشر

جاودانه‌ترين نام در عالم، نام زيبا و درخشان حضرت اباعبدالله الحسين عليه‌السلام است. با شنيدن اين اسم نوراني الهي، داستان روح بخش واقعه‌ي كربلا در اذهان خطور مي‌كند، داستان رشادتها، دلاوري‌ها، از جان گذشتن و داستان عشق و محبت را به نمايش مي‌گذارد.آفريننده‌ي اين قصه كسي است كه در دامان دختر پيامبر خدا پرورش يافته و در مكتب وصي پيامبر رشد كرده است.آري، حسين بن علي عليهماالسلام شاگرد مكتب خالق نهج‌البلاغه است. كه با آموزش از درياي بيكران علم پدر، سخنان و كلمات و جملات، داستان كربلا را در تاريخ به ثبت رساند.كتاب حاضر، قطره‌ايي از درياي عميق معارف و سخنان پر محتواي سالار شهيدان حضرت اباعبدالله الحسين عليه‌السلام مي‌باشد. كه براي اولين بار مانند نهج‌البلاغه به صورت خطبه‌ها و نامه‌ها و كلمات قصار در سال 1369 هجري قمري توسط حضرت آية الله سيد مصطفي آل اعتماد به نام «لمعة من بلاغة الحسين» تدوين و به پيشگاه حضرتش تقديم گرديد و بارها به زينت طبع آراسته گرديده است و هم اكنون اين كتاب با تلاش فرزند مرحوم، جناب مستطاب حجة الاسلام اعتماد تحقيق و توسط فرزند ديگر ايشان جناب سيد محمد حسن مشكوة ترجمه شده و به علاقمندان و تشنگان و عاشقان كوي آن امام شهيد تقديم مي‌گردد. و ثواب آن به روح انبياء الهي و ائمه هدي و شهداي راه حق و فضيلت و اموات بانيان خير اين كتاب اهداء مي‌گردد.

مقدمه‌ي مترجم

حادثه‌اي در تاريخ سراغ نداريم كه تمام ابعادش جاودانه مانده باشد. از وقايع و حوادث مهم، تنها بخشي و يا نامي از آنها در كتاب‌ها و خاطره‌ها باقي مانده است.به جرأت مي‌توان گفت حادثه‌اي كه ماندگار و جاويدان است، حادثه‌ي عظيم و سرنوشت‌ساز عاشوراست. حادثه‌اي كه اهل آسمان و زمين به نحوي در آن شريكند و هيچ گاه از طراوت و تازگي نمي‌افتد، چرا كه نقش اول اين واقعه را كسي بر عهده دارد كه مورد لطف و عنايت شديد حضرت حق است.آري، حضرت اباعبدالله الحسين عليه‌السلام قهرمان اين حماسه و حادثه بزرگ است. حادثه‌اي كه اگر اتفاق نمي‌افتاد، امروزه از اسلام عزيز جز اسمي و از قرآن جز رسمي باقي نمانده بود، و حماسه و فداكاري او بود كه جان تازه‌اي در كالبد اسلام دميد، قرآن را معنا و تفسير كرد و سر فرمايش رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله و سلم را روشن ساخت كه: «حسين مني و انا من حسين، احب الله من احب حسينا».پيشواي شهيدان، در اين حماسه و حركت ماندگار جملات و كلماتي را ايراد فرموده است كه به معجزه مي‌ماند، چرا كه خود حضرت و حركت و قيامش، و ماندگاري و طراوت و تازگي آن پس قرن‌ها، همه معجزه است. حضرت عليه‌السلام، چه آن جا كه حماسي و پرشور است و چه آن جا كه به صورت دعا و راز و نياز با خداست و چه در آن گاه كه آهنگ زيباي موعظه و پند به خود گرفته، در فصاحت و بلاغت در اوج خود است، و چرا چنين نباشد كه او تربيت يافته‌ي امير بيان حضرت علي عليه‌السلام است. اين جاست كه بايد حماسه سرايان، واعظان، متكلمان، فلاسفه، ادباء و فصحا در برابرش سر تعظيم و كرنش فرود آورند و يك صدا فرياد برآورند: «بأبي أنت و أمي و نفسي يا أباعبدالله».اولين كسي كه با فراست به جهانيان فهماند كه بعد از كلام الهي، كلمات و سخنان اولياي خدا معجزه است و هيچ سخنوري، ياراي بيان يك جمله‌ي آن را ندارد، مرحوم سيد رضي رحمه الله بود كه با جمع آوري نهج‌البلاغه، حضرت علي عليه‌السلام را به بشريت معرفي نمود، و پس از ايشان مرحوم والد با جمع آوري بلاغة الحسين عليه‌السلام فصيح‌ترين كلام بعد از علي عليه‌السلام را به جهان شناساند. بلاغة الحسين عليه‌السلام (كتاب حاضر) در بردارنده‌ي خطبه‌ها، نامه‌ها، دعاها و كلمات قصار حضرت است كه از ميان سخنان آن امام بزرگوار، به شيوه‌ي نهج‌البلاغه (با نگرش خاص به فصاحت و بلاغت) جمع آوري گرديده است، و اين نخستين كتابي است كه حضرت را از اين زاويه معرفي مي‌نمايد. مرحوم مؤلف، كه از مجتهدان بنام زمان خود بود، در جوار بارگاه ملكوتي و تربت خونين حضرت سيدالشهداء عليه‌السلام متولد و نشو و نما كرده و در همان سرزمين پاك و مقدس از محضر مراجع و علماي بزرگ زمان استفاده كرده و به درجه‌ي عالي اجتهاد رسيدند و علاوه بر كتاب حاضر، كتاب‌هاي فقهي، اصولي، كلامي و حديثي مهمي به قلم معظم له به رشته‌ي تحرير درآمده است. و كتاب بلاغة الحسين چند بار به زبان‌هاي فارسي و اردو چاپ شده است، ولي چاپ حاضر ويژگي خاص و فوق‌العاده دارد، زيرا متن اصلي آن توسط آقاي سيد محمد حسين اعتماد تحقيق و به دقت و حوصله‌ي فراوان تطبيق و مقابله شده است و هم چنين ترجمه‌اي نسبتا سليس و روان با حفظ مطابقت براي آن نگاشته شده است كه در اين زمينه فضلاي گرانقدر حوزه‌ي علميه مترجم را ياري نموده‌اند، از آنان تقدير و تشكر مي‌شود.در پايان از جناب آقاي شيخ عباس مداحي و جناب آقاي ميرزا مهدي (فرزند محمد حبيب الله) كه براي طبع و نشر كتاب زحمات فراواني كشيده‌اند تقدير و تشكر مي‌شود و ان شاء الله جزا و اجر واقعي را از آن امام همام دريافت دارند.اللهم ارزقني شفاعة الحسين يوم الورود.سيد محمد حسين موسوي مشكوة (اعتماد)قم 5 ذي الحجة الحرام 1421

مقدمه‌ي مؤلف

بسم الله الرحمن الرحيماحمد من جعل الحمد سببا لزيادة آلائه، و امانا من بلائه و نقماته، و وسيلة الي مرضاته. و الصلوة و السلام علي من بعث داعيا الي الحق، و شاهدا علي الخلق، افصح من نطق بالضاد، و من قرت به عيون العباد محمد و آله الطيبين، و خلفائه المعصومين، الهداة المهديين، ما اسفر صبح و دجي ظلام.اما بعد فهذا مما أزفه الي الامة، من درر الكلم، و غرر الحكم، من خطب الامام السبط الشهيد، حسين الابآء و العظمة، و كتبه الشريفة، و مواعظه الحسنة التي فيها الحجة البالغة، و البراهين اللائحة، و قد طفحت فيها علوم جمة، و فوائد غزيرة، خضعت له عليه‌السلام فيها المعاني، و تناسقت له الالفاظ، و تجلت بين الق و عبق، فاذا اضاء الفلق فله منها مزيجه، و متي هبت الصبا ففيها من ذلك اريجه، و قد حق علي الخطبآء و الفصحآء ان يكون صلوات الله عليه لهم قدوة، و للبلغآء و الحكمآء ان تستمر لهم به اسوة، اذهو صلوات الله عليه ابن ابيه الذي جآء للخليقة بنهج‌البلاغة و دلها علي مهيعها، فعرفته و شكرت و كيف لا و قد ربته يد الحكمة، و ارضعته لبان النبوة، و لذا قال النبي الاعظم صلي الله عليه و آله و سلم «حسين مني و أنا من حسين».و لقد اجاد محمد بن ابي‌طلحة الشافعي في هذا المقام، في كتابه المسمي بمطالب السؤول.اذ قال: «اعلم ان مولانا الحسين سلام الله عليه، كانت الفصاحة لديه خاضعة، و البلاغة لامره سامعة طائعة، و كيف لا يكون كذلك، و هو ابن افصح العرب و العجم، و سبط من أوتي جوامع الكلم، ثم ابوه الذي اذعنت له الحكم، و اطاعه السيف و القلم، و لا غرو ان يحذو الفتي حذو والده، و الولد بضعة من ابيه، صلي الله عليه و علي جده و ابيه و امه و اخيه، و قد تقدم من نثره في المقام الذي لا تتفوه فيه الافواه من الفرق، و لا تنطق الالسنة من الوجل و القلق، ما فيه حجة بالغة، علي انه في الوقت افصح من نطق. - الي آخره -».و بما ان ما يؤثر عنه عليه الصلوة و السلام، من تكلم الكلم، لم تكن مدونة بين دفتي موسوعة. و تلك الجمل الذهبية، غير مجتمعة في مجموعة واحدة، ليسهل التناول علي من يروم اقتنائها، و انما جائت، متفرقة في غضون كتب الحديث و السير، راقني ان انضدها في عقد منظوم مبوبا علي ابواب في الخطب و الكلام المبسوط، ثم الرسائل و غيرها من قصار كلماته يتضمن مواعظ و محاسن آداب، و قد كلفني ذلك متاعب و مصاعب، فاستسهلتها راجيا شفاعته، يوم الحشر و النشر.و انا العبد مصطفي المحسن الموسوي و بالله استعين و هو حسبي، و نعم الوكيل.بنام خداوند بخشنده مهربانستايش مخصوص خدايي است كه شكرش را باعث فزوني نعمت‌ها و ايمني از عذاب و وسيله‌اي براي خشنودي خود قرار داده.درود و سلام صبحگاهان و شامگاهان بر كسي كه مردم را به حق دعوت كرد و شاهدي بر خلق و فصيح‌ترين عرب بود، كسي كه چشم بندگان به جمال نوراني‌اش روشن مي‌شود؛ يعني محمد و خاندان پاك و جانشينان هادي و معصومش.اين مجموعه كه به امت اسلامي تقديم مي‌شود - حاوي گوهرهاي گران‌بها، كلمات درربار، خطبه‌ها، نامه‌ها و مواعظ پيشواي شهيد، حضرت اباعبدالله الحسين عليه‌السلام است، كه در اين خطبه‌هاي باعظمت و نامه‌هاي شريف و مواعظ حسنه؛ حجت بالغه‌ي الهي و استدلال‌هاي روشن و دانش فراوان و فوايدي گران‌بها نهفته است، كه در برابر اين دانش جوششان، معاني و الفاظ خضوع نموده‌اند. و درخشندگي و بوي خوش آن ويژگي خاصي دارد كه با وزيدن نسيم صبحگاهي و باد صبا، مشام جهانيان از آن نشاطي ديگر به خود خواهند گرفت بر فصحا و سخنوران لازم است كه حضرت را اسوه‌ي هميشگي خود قرار دهند؛ چرا كه حسين فرزند كسي است كه نهج‌البلاغه را آفريده، و دست‌هاي حكمت نبوي او را تربيت نموده و از شير نبوت نوشيده است.از اين رو پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: «حسين از من است و من از حسينم.»محمد بن ابي‌طلحه شافعي در كتاب مطالب السؤول؛ چه زيبا گفته است: «بدان كه در برابر مولاي ما حسين عليه‌السلام فصاحت و بلاغت خاضع و خموشند و چرا چنين نباشد كه او فرزند فصيح‌ترين عرب و عجم و فرزند پيامبري است كه در بيان كلمات و سخنان جامع، سرآمد روزگار است. او فرزند پدري است كه دانش و حكمت در برابر او خاضع و شمشير و قلم فرمانبردار اوست. و بدون شك جوانمرد پا جاي پاي پدر مي‌گذارد؛ زيرا فرزند، پاره‌ي تن پدر است. صلوات و سلام الهي بر او و بر جد و پدر و مادر و برادرش [و فرزنداش] باد.مقداري از كلام حضرت را كه يادآور شده‌ايم؛ كه هيچ زبان و بياني قادر به ايراد آن نيست، چرا كه آن جملات را در ميدان جنگ و موقعيتي خطير بيان كرده است كه هيچ بيان و زباني در چنين شرايطي از ترس و نگراني قادر به تكلم نيست و اين دليلي بر عظمت فصاحت و بلاغت ايشان است، چرا كه او فصيح‌ترين ناطق زمانه بود».از آن جا كه سخنان حضرت در كتابي مخصوص تدوين نيافته بود تا بتوان به راحتي به آن جملات طلايي دسترسي پيدا كرد، بلكه در شاخ و برگ كتاب‌هاي مختلف پراكنده بود، به نظرم رسيد آنها را منظم و در ابواب خطبه‌ها، نامه‌ها و كلمات قصار مرتب نمايم. كه در اين راه سختي‌ها و زحمات فراواني را متحمل شدم، ولي به اميد شفاعتش در روز حشر و نشر تمام اين سختي‌ها بر من آسان گرديد.در پايان از خداوند ياري مي‌طلبم و بر او توكل مي‌كنم كه او بهترين وكيل است.مصطفي محسن الموسوي

الاهداء

(الي من انقذ البشرية من مخالب الضلال)(الي من استنار العالم بانوار نهضته المقدسة)(الي من احيي معالم الشريعة بعد الاندراس)(الي من داوي جروح الدين بدمه الاقدس)(اليك يا روح النبوة و مهجة الخلافة الكبري)(اهدي كتابي هذا ارجو به الشفاعة و الرضوان)الجامعمصطفي المحسن الموسوي(تقديم به)نجات دهنده‌ي بشريت از چنگال گمراهي.نورافشان عالم به انوار نهضت مقدسش.زنده كننده‌ي شريعت محمدي پس از فرسودگي.شفابخش زخم‌هاي دين به خون مقدسش.تقديم به تو اي روح نبوت محمدي و خون ولايت عظماي علوي.و با اهداي كتابم، خشنودي و شفاعتش را اميدوارم.گردآورندهمصطفي محسن الموسوي

خطب سيدالشهداء الامام الحسين (خطبه‌ها و سخنان بليغ حضرت امام حسين)

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه