- مقدّمه مصحّح 1
- اشاره 1
- اشاره 3
- باب فی کیفیه «1» القراءه و تسمیه الکتاب 3
- متن رساله 3
- مخرج حروف اقصاء اللسان و له مخرجان 4
- باب فی مخارج الحروف 4
- مخرج حروف وسط اللسان مخرج واحد 4
- اشاره 4
- مخرج حروف [حلق و له ثلاثه مخارج 4
- فصل فی معنی الاصطلاحی للتجوید 4
- أقسام الحروف 4
- اشاره 4
- مخرج حروف حافّه اللسان ثلاثه مخارج 5
- مخرج حروف الشفتین و له مخرجان 5
- باب فی إدغام الجنسین و ملاحظه ... 6
- باب فی کیفیه الاستعاذه 7
- باب فی کیفیه المدّات 7
- باب فی کیفیه البسمله 7
- باب فی أعداد المدّات 8
- باب فی کیفیه مدّ اللازم الذی یکون فی الحروف الذی وقع فی أوّل «1» السور 8
- بیان الإظهار 9
- باب فی کیفیه النون الساکن و التنوین و حکم القلب و الإظهار و الإدغام و الإخفاء 9
- اشاره 9
- فائده فی الإظهار 9
- باب فی کیفیه الإدغام إذا تلاقی المثلان 9
- اشاره 9
- فصل فی حکم میم الساکن إذا کان بعده «و» أو «ف» 9
- باب الإدغام و حروف یرملون 9
- باب فی إدغام ذال إذ و دال قد و تاء تأنیث الساکنه و لام بل و هل و قل 9
- بیان الإخفاء 9
- باب فی تفخیم الراء و ترقیقه 10
- باب فی الوقف 11
- اشاره 11
- باب فی بیان لفظه اللّه و غلظته «2» و رقّته 11
- صفه «3» الروم 12
- فصل فی حرف لا یوقف علیه بالروم و الإشمام 12
- بیان أنواع الوقف 12
- صفه «1» الإشمام 12
- باب فی بیان اللحنین 13
- اشاره 13
- بیان لحن الخفی 14
- اشاره 14
- باب فی التکبیر 14
- بیان رموزات الوقوفات 15
- ذکر رمز القرّاء السبعه علی سبیل الاجتماع 16
- بیان رموزات أسماء القرّاء السبعه منفردین علی حروف ابیجاد 16
- ذکر موالد القرّاء السبعه 17
- باب فی عدد الآیات و الکلم و الحروف 18
- باب فی عدد حروف الهجاء «4» حرفا حرفا 18
- خاتمه «3» الکتاب 19
یعنی اندر میم آور لب به هم تا که حرفینش جدا گردد ز هم چون «لهم فیها» «و منهم و اتّقوا» قاری قرآن بیا از جان شنو
باب فی تفخیم الراء و ترقیقه
باب فی تفخیم الراء و ترقیقه «را» اگر مفتوح بینی در کلام یا اگر مضموم «1» باشد ای امام قاریا تفخیم آن «را» واجب است هیچکس در رقّتش ناراغب است لیک گر باشد همی مکسور «را» آن به ترقیقی نکو می کن ادا
زینهار ای قاری قرآن ما می مکن اهمال در تغلیظ «را»
«راء» مکسور ار مفخّم آوری به که فتح و ضمّ مرقّق بسپری باز «راء» ساکن ار ما قبل او ضمّه یا فتحه بود ای نیک خو
آن دگر قرّاء مفخّم خوانده اند «ترجعون» «یرجعون» آورده اند
باز «راء» ساکن مکسور پیش خواندن آن را به ترقیق است بیش چون «اولی الإربه» دگر چون «شرذمه» یاد گیر ای قاری قرآن همه لیک «راء» ساکن ار «2» ما قبل او همزه وصل است هم چون «ارجعوا»
آن همه قرّاء مفخّم خوانده اند زانک کسر عارضی دانسته اند
لیک بعد از ساکن مکسور پیش گر «قصط» آید تو را قاری به پیش آن همه قرّاء مفخّم خوانده اند فرقه ای «مرصاد» مثل آورده اند
لفظ «قرطاس» از مثال این شمر فهم کن تفخیم [و] ترقیق ای پسر
سوره شعرا ولی در «کلّ فرق» اختلافی هست پیش اهل فرق
هم مرقّق هم مفخّم خوانده اند اهل قرّا این چنین آورده اند
باز «را» گر آخر کلمه بود لیک در وقفش سکون عارض بود
خواه با فتح است «را» و خواه ضمّ خواه مکسور است این «را» نیز هم __________________________________________________
(1) س: مضمون.
(2) س: از.