تحفه الحفاظ( گنجینه بهارستان 1) صفحه 11

صفحه 11

چون ز پیشش فتحه و ضمّه بود یا ز پیشش هم «صط» ساکن بود

خواه الف باشد میان فتح و «را» یا بود واوی میان ضمّ و «را»

واجب التفخیم باشد چون «قمر» باز چون «ابصار» و دیگر «و النّذر»

چون «غفور» و «مصر» و «عین القطر» هم دادمت از خفّه و رقّت رقم لیک پیش «را» که بد عارض سکون کسره گر بد، یا اماله یا سکون آن مرقّق می بباید کرد ادا «قد قدر» چون «جرف «1» هار» ای با وفا

«و افعلوا الخیر» و دگر «ناصر» شمر با تو گفتم من طریق معتبر

پیش «راء» ساکن ار ساکن بود غیر صاد آن «را» مرقّق می شود

گر بود از پیش این ساکن دگر کسره ای مانند «الشّعر» ای پسر

این گهی باشد که این «را» را به روم می نخوانندش همی ای نیک قوم زانک یک حکم است اندر روم و وصل با تو گفتم من طریق فرع و اصل روم ضمّ و فتح تفخیمی بود ور بود با کسره ترقیقی بود

باب فی بیان لفظه اللّه و غلظته «2» و رقّته

باب فی بیان لفظه اللّه و غلظته «2» و رقّته «لام» اللّه در کلام ای نیک خو ضمّ و فتحه گر بود ما قبل او

«لام» را آنجا مغلّظ کن ادا چون «من اللّه» و «اتّقوا اللّه» قاریا

ور بود کسره همی ما قبل «لام» همچو «باللّه» است مرقّق ای امام

باب فی الوقف

اشاره

باب فی الوقف وقف آن باشد که تو حرف اخیر حرکت از وی باز داری ای بصیر

حرف آخر گر منوّن یا بیش باید آن تنوین از آن برتابیش لیک ار مضموم و مکسور این شود ور بود مفتوح الف وا می شود __________________________________________________


(1) س: حرف.
(2) س: غلظه.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه