7087 حدیث از حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام صفحه 2960

صفحه 2960

دختر به سوی موسی علیه السلام آمد و آن چنان که خداوند در قرآن حکایت می کند : «با شرم ، راه می رفت» و گفت : پدرم ، تو را می خوانَد تا پاداش آب دادن به گوسفندان را به تو بدهد .

موسی علیه السلام به همراه دختر برخاست . دختر از جلو حرکت می کرد و چون باد لباسش را تکان داد و پشتش نمایان می شد ، موسی علیه السلام به وی گفت : «پشت سرِ من ، حرکت کن و مرا با ریگ هایی که به جلو پرتاب می کنی ، راهنمایی کن؛ چرا که ما مردمانی هستیم که به پشت سرِ زنان ، نگاه نمی کنیم» .

وقتی موسی علیه السلام بر شعیب علیه السلام وارد شد ، داستانش را برای شعیب علیه السلام ، باز گفت . شعیب علیه السلام به وی گفت : «مترس! از دست ستمگران ، نجات یافتی» .

یکی از دختران شعیب گفت : «ای پدر! او را استخدام کن؛ چرا که بهترین کسی است که استخدام می کنی . هم نیرومند [و هم] امانتدار است» .

شعیب علیه السلام به آن دختر گفت : نیرومندی اش را با کشیدن دلو از چاه به تنهایی ، دانستی ، امانتداری اش را از کجا شناختی؟

دختر گفت : آن گاه که به من گفت : «پشتِ سرم حرکت کن و مرا راهنمایی نما؛ چرا که ما مردمانی هستیم که به پشت سرِ زنان ، نگاه نمی کنیم» ، دانستم که او از مردمانی است که به پشت سرِ زنان ، نگاه نمی کند و این ، نشانه امانتداری اش بود .

فی المصدر : «رجعتا ابنتا» وما أثبتناه هو الأصحّ .

حدیث5902

امیرالمؤمنین علی علیه السلام :

قالَ لَهُ ـ أی لِموسیع ـ شُعَیبعٌ : « إِنِّی أُرِیدُ أَنْ أُنکِحَکَ إِحْدَی ابْنَتَیَّ هَـتَیْنِ عَلَی أَن تَأْجُرَنِی ثَمَـنِیَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْرًا فَمِنْ عِندِکَ وَ مَآ أُرِیدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَیْکَ سَتَجِدُنِی إِن شَآءَ اللَّهُ مِنَ الصَّــلِحِینَ » .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه