- [مقدمه مترجم] 1
- اشاره 1
- [مقدمه مؤلف] 4
- حدیث اوّل: 14
- حدیث دویم: 14
- [فصل فی أن الشیعة الامامیة هم الفائزون] 14
- اشاره 14
- حدیث سیّم: 15
- حدیث پنجم: 16
- حدیث چهارم: 16
- حدیث ششم: 17
- حدیث هفتم: 19
- حدیث هشتم: 20
- حدیث نهم: 21
- حدیث دهم: 21
- حدیث دوازدهم: 22
- حدیث یازدهم: 22
- حدیث سیزدهم: 23
- حدیث چهاردهم: 23
- حدیث پانزدهم: 24
- حدیث شانزدهم: 24
- حدیث هفدهم: 25
- حدیث هیجدهم: 26
- حدیث بیستم: 31
- الخبر الأوّل: 36
- [فصل در نقد برخی از روایات] 36
- الخبرالثانی: 42
- الخبر الثالث: 50
- الخبر الرابع: 63
- الاشکال علیه: 63
- اشاره 63
- الخبر الخامس: 64
- الخبر السادس: 66
- اشاره 83
- الخبر السابع: 83
- تنبیه 97
- تنبیه: در ذکر بعضی از نکالها که به اعدای اهل بیت فرود آمده در دنیا قبل یوم القیامه 105
- تنبیه: در منقبت فاطمه علیها السلام 119
- تنبیه 119
- الخبر الثامن: 133
- اشاره 135
- الاشکال علیه: 135
- الخبر التاسع: 135
- الخبر العاشر: 138
- اشاره 138
- تنبّه به آنکه این خبر به حمزه مشهور است 143
- اشاره 148
- الخبر الحادی عشر: 148
- الاشکال علیه: 149
- تنبیه: 171
- الخبر الثالث عشر: 183
- اشاره 183
- تنبیه: 188
- اشاره 190
- الخبر الخامس عشر: 190
- الجواب عنه: 190
- الخبر الرابع عشر: 190
- الاشکال علیه: 195
- اشاره 195
- الخبر السادس عشر: 195
- الخبر التاسع عشر: 206
- اشاره 206
- الاشکال علیه: 206
- اشکال بر او: 207
- اشاره 216
- الخبر الثامن عشر: 216
- الاشکال علیه: 216
- الخبر التاسع عشر: 222
- الاشکال علیه: 232
- اشاره 232
- الخبر الحادی و العشرون: 232
- الخبر الثانی و العشرون: 234
- الخبر الثالث و العشرون: 239
- اشاره 239
- اشکال علیه: 239
- تنبیه: 242
- تنبیه: 248
- یادآوری 253
- فهرست راهنما 253
(الشوری: 23)، یعنی: بگو: ای محمّد! نمیخواهم از شما اجری و مزدی الّا مودّت و محبّت خویشان من و اهل بیت من.
و امیرالمؤمنین که مرتبه چندین اوصیا و اولیا دارد با درج عصمت و طهارت بدین درجه که حواله نیابت از شر [کذا] کسب کردند اولیَتر و أحریتر، و به زعم خصم، عمر خود در اسلام خویشتن به شکّ بود.
الخبر الثالث و العشرون:
اشاره
روایت میکنند که رسول گفت:
أبوبکر فی الجنّة و عمر فی الجنّة و عثمان فی الجنّة و علیّ فی الجنّة و طلحه فی الجنّة و زبیر فی الجنّة و عبدالرحمن فی الجنّة و سعد بن ابی وقّاص فی الجنّة و سعید بن زید فی الجنّة،
یعنی: ابوبکر در بهشت باشد، و عمر در بهشت باشد، و عثمان در بهشت، و علی در بهشت، و طلحه در بهشت، و زبیر در بهشت، و عبدالرّحمن عوف در بهشت است، و سعد بن ابی وقّاص در بهشت، و سعید بن زید در بهشت باشند.
اشکال علیه:
عمر روزی به حذیفه گفت: نشدتُکَ بالله أمِنَ المنافقین أنا؟ یعنی: سوگند میدهم تو را به خدا که من از منافقانم یا نه؟ اگر وی رسول را تصدیق کرده بودی به بشارت، در کار خود به شک نبودی، و محتاج به سؤال نبودی از حذیفه؛ و به مذهب خصم روا نبود که عمر تکذیب رسول کند و استخبار کند از حذیفه. پس معلوم شد که این حدیث مفتری است وکذب.
و نیز [مخالفان ...] میگویند که، ایمان منتفعٌ به و حقیقی آن است که به در مرگ و عند النّزع باقی بماند، زیرا که به مذهب ایشان جایز است که حق تعالی ایمان باز ستاند و کفر به وی دهد، و وی مالک الملک است بر وی اعتراضی نمیباشد، و حُسن و قبح عقلیّین به نزدیک ایشان مرتفع. پس یُمکن که به درِ مرگ، ایمان از ایشان بازستانده باشد و کفر بدیشان داده. امروز ایشان با فرعون و هامان در دوزخ میباشند؛ و اگر این مذهب حقّ است نشاید که