17330 حدیث از چهارده معصوم علیهم‌السلام صفحه 625

صفحه 625

لَهُم ، وانصُرهُم وأعِنهُم، وأعِزَّهُم ولاتُذِلَّهُم، واخلُفنی فیهِم، إنَّکَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ

عبدالرحمن بن ابی لیلی به نقل از پدرش به نقل از پیامبر آورده است که به علی علیه السلام فرمود: من نخستین کسی هستم که به بهشت در می آید و تو و حسن و حسین و فاطمه پس از من به بهشت در می آیید، خدایا! آنها خاندان من

هستند پس هر گونه پلیدی را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان. خدایا! از آنان محافظت و نگهبانی کن و برای آنها باش و یاری و مددشان رسان و ارجمندشان گردان و خوارشان مساز و جانشین من در میان آنان باش که تو بر همه چیز توانایی.

أمالی الطوسیّ : 351 / 726 ، المناقب للخوارزمیّ : 62 / 31 .

حدیث1252

رسول خدا صلی الله علیه و آله :

کانَ رَسولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله إذا سافَرَ کانَ آخِرُ عَهدِهِ بِإِنسانٍ مِن أهلِهِ فاطِمَةَ ، وأوَّلُ مَن یَدخُلُ عَلَیها إذا قَدِمَ فاطِمَةَ ، فَقَدِمَ مِن غَزاةٍ لَهُ وقد عَلَّقَت مِسحًا أو سِترًا عَلی بابِها ، وحَلَّتِ الحَسَنَ والحُسَینَ قُلبَینِ

سلیمان منبّهی به نقل از ثوبان غلام رسول خدا صلی الله علیه و آله : پیامبر صلی الله علیه و آله هر گاه به مسافرت می رفت فاطمه، آخرین شخص از خاندانش بود که او را می دید و نخستین کسی بود که هر گاه از سفر می آمد به دیدن او می رفت.

یک بار پیامبر از جنگ بازگشت و این در حالی بود که فاطمه، پلاس یا پرده ای بر در اتاقش آویخته بود و حسن و حسین را با دو دستبند سیمین آراسته بود. پیامبر به هنگام برگشتن به خانه فاطمه نیامد و فاطمه گمان کرد آن چه مانع از آمدن حضرت به خانه او شده چیزهایی است که دیده است، لذا

پرده را پاره کرد و دو دستبند را از دو کودک گرفت و آنها را میان آنها شکست. آن دو گریه کنان نزد پیامبر خدا صلی الله علیه و آله رفتند، پیامبر دستبندها را از آنها گرفت و گفت: ای ثوبان! اینها را به فلان خانواده ـ که خانواری در مدینه بودند ـ برسان، من ناخوش می دارم که اهل بیت من داراییهای نیکوی خود را در زندگی دنیوی بخورند. ای ثوبان! برای فاطمه گردنبندی از عَصْب و دو دستبند از عاج بخر.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه