زیبایی های اخلاق صفحه 24

صفحه 24

مقامی،هر شخصی،هر مردی،هر زنی،هر صندلی و تختی و هر دسته و گروهی نروید.))

او گفت.مرحوم حائری دنبال پدرم فرستاد که چون شبهای بسیار گرم تابستان قم،در حیاط منزل روی تخت چوبی استراحت می کنم و اکنون تخت نیاز به اصلاح دارد،بیا و تخت را اصلاح کن.پدرم آمد و پس از بررسی تخت به آن عالم ربانی گفت.من با شاگردم بارها این تخت را اصلاح کرده ایم و اکنون قابل اصلاح نیست.آن مرحوم گفت.در هر صورت تدبیری برای اصلاح آن به کار بگیر.پدرم گفت.تنها راه اصلاحش به این است که آن را به نانوای محل جهت سوختن در تنور ببخشید ! سپس گفت.ای مرجع بزرگ ! شما می دانید که من همه ساله خمس مالم را می پردازم،و آنچه دارم از هر جهت شرعی و حلال است؛اگر خود نمی خواهید از مال خود تختی بسازید به من اجازه دهید با پول خودم دو تخت سالم و نو برای شما بیاورم.

آن عالم ربّانی،محاسنش را نشان داد و گفت.جناب نجار ! موی صورتم نشان می دهد که مرگم نزدیک است،دو تختی که می خواهی برای من بیاوری و به من هدیه کنی عمر هر دو تخت از عمر من بیشتر است،ممکن است سالیان درازی در خانه ی من بماند،من توان و طاقت پاسخ گویی به حق را در قیامت در مورد آن دو تخت سالم و نو ندارم،برای اصلاح تخت کهنه ی خودم چه پیشنهادی داری ؟ پدرم گفت.راهی ندارد مگر آن که چهار پایه اش را با آجر و گِل به هم ببندم.آن بزرگ مرد قانع گفت.همین کار را انجام بده،تا به اندازه ی کمی که از عمرم باقی است از آن استفاده کنم و نیاز به نو کردن تخت نداشته باشم.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه