فرهنگ اخلاق صفحه 10

صفحه 10

1- 2. در فلسفه، به آن دسته از کیفیات نفسانی که سریع الزوال و زودگذر باشد «حال» گفته می شود، و آنچه که ثابت و بادوام و بطی ء الزوال بوده، و به عنوان ثانوی جزئی از ذات و مرتبه ای از مراتب نفس انسان به حساب آید «ملکه» نامیده می شود. بنا بر این، ملکه کیفیتی است که در اثر ممارست و انجام پی در پی یک عمل، در نفس راسخ گشته، و انجام آن عمل نیاز به تأمّل و فکر نداشته باشد، مثلاً سخاوت در شخصِ سخی ملکه ای است که او را به راحتی و بی درنگ به کمک نیازمندان وا می دارد.

زشت و افعال ناپسند از آنها سرچشمه بگیرد.(1)

البته تعریف های دیگری نیز برای اخلاق ذکر کرده اند که بر اساس آنها عنوان اخلاق بر اعمال و رفتارهای انسان اعم از نیک و بد، و یا تنها بر افعال پسندیده اطلاق گردیده است. به عنوان نمونه:

برخی، هر کاری را که متصف به حسن یا قبح بوده و صاحب آن مستحقّ مدح یا نکوهش باشد اخلاق نامیده اند.(2)

دانشمندان اروپا غالباً هر کار نیک و عمل پسندیده را اخلاق دانسته، و اعمال زشت و رفتارهای شرورآمیز را خلاف اخلاق معرّفی کرده اند.(3)

اشکال عمده این تعریف این است که تنها به شکل و قالب عمل توجه گردیده و نقش نیّت و انگیزه در آنها نادیده گرفته شده است. لذا رفتارهای فریبکارانه و اعمالی که با انگیزه ارتکاب جنایات با ظاهری زیبا صورت می پذیرد نیز، اخلاق نیک به حساب می آید.

برخی نیز مانند هگل، اخلاق را عبارت از پیروی و اطاعت از قوانین می دانند. به نظر آنان انسانِ اخلاقی کسی است که در نیّت مطیع قانون باشد و عملاً نیز مقرّراتش را به کار بندد.

البته اگر جامعه بخواهد در رفاه و آسایش زندگی کند و از نعمت امنیّت برخوردار باشد باید قانون را محترم شمرده، رفتار خود را بر اساس درستی و دادگری استوار سازد و حقوق دیگران را رعایت نماید. لیکن فضایل اخلاقی و سجایای انسانی، عالی تر از پای بندی به قانون و بسیار برتر از آن چیزی است که هگل و امثال او تصور کرده اند. بسیارند افرادی که رفتارشان طبق مقررات

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه