فرهنگ اخلاقی معصومین علیهم السلام حرف (آ) صفحه 144

صفحه 144

ص:146

«اهل» می دهد (به نظر می رسد که تو «اهل» این کار نباشی). پس استدلال تو درست نیست. باید چنین استدلال کنی: فلانی اهل است. هر کس اهل باشد،لیاقت رسالت و امانت الهی را دارد. پس فلانی لیاقت این رسالت و امانت را دارد. ملاک، اهل بودن است. حدّ وسط در برهان باید اهل بودن باشد،نه «بزرگ بودن». اگر به سخنان من یقین نداری و آن را تصدیق نمی کنی:

فَقَرِّبا قُرْبانا فَأَیُّکُما قُبِلَ قُرْبانُهُ فَهُوَ اَوْلی بِالْفَضْلِ مِنْ صاحِبِهِ.

آدم علیه السلام پدر است، ولی این جا پیامبر، امام و راهبر است. او وظیفه دارد با منطق هدایت سخن بگوید: پس اول، ملاک فضیلت را برای پسر بیان می کند؛ چون او دوست دارد فرزندش به معنای واقعی خردگرا باشد. بنابراین، با مهربانی پدرانه و پیامبرانه سخن می گوید: ای پسرکم! این خواست خداست و او مسئولیت سنگین را به اهلش می سپارد. آدم، پسر را می شناسد. باید حجت بر او تمام شود؛ زیرا وی راهبر است و باید تا حد ممکن این مسئولیت را انجام دهد.

تاریخچه نخستین قربانی

حضرت آدم علیه السلام به قابیل فرمود: اگر به سخنان من ایمان نداری و آن را تصدیق نمی کنی، پس هر دو بلند شوید. ای هابیل و ای قابیل! بروید یک قربانی بیاورید. خداوند قربانی هر کس را پذیرفت، او برتر است و اهل است.

قابیل کشاورز، نمونه ای کوچک و پست از محصولات خویش را به عنوان قربانی می آورد. هابیل چوپان، گوسفندی فربه و پسندیده عرضه می دارد. باز قابیل اشتباه کرد. او ندانست که: «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتّی تُنْفِقُوا مِمّا تُحِبُّونَ». قربانی هابیل پذیرفته شد و حق آشکار گشت. با این حال، قابیل به قضاوت الهی گردن نمی نهد و این داستان همه قابیلیان است. حق اگر چون آفتاب روشن باشد و

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه