‏‌آیینه ی زیبایی ها :شناخت شناسی مهدویت صفحه 2

صفحه 2

«قتاده» گوید:«قلت لسعید بن المسیّب: أحقّ المهدی؟ قال: نعم، هو حقّ. قلت: ممّن هو؟ قال: من قریش. قلت: من أیّ قریش؟ قال: من بنی هاشم.«از سعید بن مسیّب پرسیدم: آیا مهدی بر حقّ است؟ گفت: آری، او حقّ است. گفتم: مهدی از چه طایفه ای است؟ گفت: از قریش است. گفتم: از کدام تیره قریش؟ گفت: از بنی هاشم است

مهدی از قریش است

ابن حجر هیتمی مکّی، در کتاب «الصواعق المحرقة» از دو تن از دانشمندان بزرگ اهل سنّت (احمد و ماوردی) روایت کرده است که پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله وسلم)درباره بشارت ظهور حضرت مهدی(علیه السلام) فرمود:«ابشروا بالمهدی، رجل من قریش من عترتی، یخرج فی اختلاف من الناس و زلزال، فیملأ الأرض عدلاً و قسطاً کما مُلئت ظلماً و جوراً، و یرضی عنه ساکن الأرض و السماء، و یقسّم المال صحاحاً بالسّویة».«بشارت باد شما را به مهدی(علیه السلام)! او مردی از «قریش» و از عترت من است که پس از اختلاف زیاد و عدم امنیّت ظهور خواهد نمود. زمین را از عدل و داد پر خواهد کرد همان گونه که از ظلم و ستم پر شده باشد. ساکنان زمین و آسمان از او راضی و خشنود می گردند و اموال را به طور مساوی در بین مردم تقسیم می کند».در این باب گروهی از دانشمندان شیعه و سنّی مانند مرحوم سیّد بن طاووس(رحمه الله)در کتاب «الملاحم والفتن» و یوسف بن یحیای مقدّسی شافعی در کتاب «عقد الدرر» و علی متقی هندی در کتاب «البرهان فی علامات مهدی آخر الزمان» از اسحاق بن یحیی بن طلحه تمیمی از طاووس روایت کرده اند که گفت:«ودّع عمر بن الخطّاب البیت، ثمّ قال: واللّه! ما أدری أدعُ خزائن البیت، و ما فیه من السلاح و المال، أم اُقسّمه فی سبیل اللّه؟فقال له علی بن ابی طالب(علیه السلام): امض فلست بصاحبه، إنّما صاحبه منّا، شابٌّ من قریش، یقسّمه فی سبیل اللّه تعالی فی آخر الزمان»«عمر بن خطاب در هنگام وداع با کعبه، گفت: به خدا قسم! نمی دانم با آنچه در خزانه بیت است چه کنم؟ آیا این همه سلاح و اموال را به حال خود وا گذارم یا آنها را در راه خدا قسمت کنم؟امیرمؤمنان(علیه السلام) به او فرمود:از آنها بگذر که تو صاحب آنها نیستی؛ صاحب آنها جوانی از ما (اهل بیت) و از «قریش» است که آنها را در آخرالزمان در راه خدا تقسیم می کند».مقصود از قریش، نضر بن کنانه است. علاّمه دهخدا، در کتاب «لغت نامه» می نویسد: «قریش، نام قبیله ای است. پدر این قبیله، نضر بن کنانه است.این قبیله را قریش نامند از آن جهت که گِرد حرم (یعنی: در اطراف خانه خدا و سرزمین مکّه) فراهم آمده اند».

مهدی از اهل بیت پیامبر است

در «سنن» ترمذی از قول عبداللّه بن مسعود آمده است که رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم)فرمود:«لو لم یبق من الدنیا إلاّ یوم لطوّل اللّه ذلک الیوم حتّی یبعث رجلاً منّی ـ أو من أهل بیتی ـ یواطیء اسمه اسمی، یملأ الأرض قسطاً وعدلاً کما مُلئت ظلماً وجوراً».«اگر از عمر دنیا به جز یک روز باقی نماند، خداوند آن روز را به حدّی طولانی می سازد تا این که در آن روز، مردی را که از فرزندان من ـ یا از اهل بیت من ـ و هم نام من است برانگیزاند که زمین را پر از عدل و داد کند چنان که پر از ظلم و ستم شده باشد».در کتاب «کنز العمّال» از قول ابوهریره آمده است:«لو لم یبق من الدّنیا إلاّ لیلة لطوّل اللّه تعالی تلک اللیلة حتّی یلی رجلٌ من أهل بیتی«اگر از عمر دنیا به جز یک شب باقی نمانده باشد، خدای تعالی آن شب را طولانی می گرداند تا این که مردی از اهل بیت من زمام اُمور را به دست گیرد».در «سنن» ابو داوود آمده که پیامبر فرمود:«لو لم یبق من الدهر إلاّ یوم لبعث اللّه رجلاً من أهل بیتی یملأها عدلاً کما مُلئت جوراً»«اگر از عمر دنیا به جز یک روز باقی نمانده باشد، خداوند مردی از اهل بیت مرا بر انگیزد که دنیا را پر از عدل نماید چنان که پر از ستم شده باشد».در «سنن» ابن ماجه، از قول ابوهریره آمده است که رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود:«لو لم یبق من الدنیا إلاّ یومٌ، لطوّله اللّه تعالی حتّی یملک رجل من أهل بیتی...».«اگر از عمر دنیا به جز یک روز باقی نمانده باشد، خدای تعالی آن روز را طولانی کند تا این که مردی از اهل بیت من حکومت را به دست گیرد».در «سنن» ابن ماجه، و مصادر دیگر از قول علی بن ابی طالب(علیه السلام)آمده است که رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم)فرمود:«المهدی منّا أهل البیت، یصلحه اللّه فی لیلة»«مهدی از ما اهل بیت است و خداوند یک شبه امر او را به سامان می آورد».در «مستدرک حاکم» از قول ابو سعید خدری آمده است که رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم)فرمود:«مهدی، از ما اهل بیت است».سپس حاکم می نویسد: این حدیث بنا به شرط مسلم، صحیح است، امّا بخاری و مسلم آن را نیاورده اند.(در کتاب «مطالب السؤول» درباره معنای «اهل بیت» چنین می نویسد:«گفته شده: اهل بیت پیغمبر خدا افرادی هستند که نَسَب آنان به جدّ آن حضرت منتهی می شود. قول دیگر آن است که: اهل بیت آن بزرگوار اشخاصی هستند که از یک «رَحِم» باشند. قول دیگر آن است که اهل بیت آن حضرت، آنهایی هستند که به واسطه نسب یا سبب به رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) متّصل شوند.کلیّه این معانی درباره اهل بیت آن بزرگوار صدق می کند؛ زیرا نسب آنان به جدّ پیغمبر خدا که عبدالمطلب باشد منتهی می گردد، و اهل بیت پیغمبر با خود آن حضرت از یک رَحِم هستند، و به وسیله نسب و سبب هم به پیغمبر خدا متّصل می شوند، پس ایشان حقیقتاً اهل بیت پیغمبر اکرم می باشند، و معنای آل و اهل بیت هم یکی است... پس معنای حقیقی کلمه آل و اهل برای اهل بیت رسول خدا ثابت است.مسلم در کتاب صحیح خود از یزید بن حیّان روایت کرده که گفت:«من و حصین بن سبره و عمر بن مسلم نزد زید بن ارقم رفتیم. وقتی پیش او نشستیم، حصین گفت: ای زید! تو خیر زیادی دیدی، تو رسول خدا را دیدی، حدیث آن حضرت را شنیدی، با آن بزرگوار در راه خدا جنگ کردی، پشت سر آن حضرت نماز خواندی، حقّا که تو خیر زیادی دیدی، بگو ببینیم که از پیغمبر خدا چه شنیدی؟زید بن ارقم گفت: ای برادر زاده! پیر شده ام و بعید العهد، بعضی از چیزهایی را که از رسول خدا یاد گرفتم فراموش کرده ام، آنچه را که برای شما می گویم قبول کنید و آنچه را که نمی گویم مرا به گفتن آن مجبور ننمایید. سپس گفت:یک روز پیغمبر اکرم کنار برکه آبی که بین مکّه و مدینه است و آن را «خم» می گویند، بپا خاست و خطبه خواند؛ حمد و ثنای خدای را به جا آورد و موعظه کرد آنگاه فرمود:ای مردم! من هم بشری ـ مثل شما ـ هستم که نزدیک است قاصد پروردگارم (ملک الموت) بیاید و من او را اجابت نمایم. من در میان شما دو چیز گرانبها را به جا می گذارم؛ یکی کتاب خدای که مشتمل بر هدایت و نور است، پس کتاب خدا را بگیرید و به آن چنگ زنید... و دیگری اهل بیت من است؛ من خدا را درباره اهل بیتم به شما یادآور می شوم، خدا را در نظر آورید در رفتار با اهل بیتم.حصین بن سبره به زید بن ارقم گفت: ای زید! اهل بیت پیغمبر خدا کیانند؟ مگر زنان آن حضرت از اهل بیتش نبودند؟زید گفت: زنان پیامبر خانواده او بودند، ولی اهل بیت پیغمبر اکرم کسانی هستند که گرفتن صدقه بر آنها حرام است».همچنین مسلم در کتاب «صحیح» خود در حدیث دیگری از زید بن ارقم آورده است که راویان حدیث مزبور گفتند:«... پس ما با همدیگر گفتیم: اهل بیت پیغمبر چه کسانی می باشند؟ زنانش؟!زید گفت: نه، به خدا قسم! زن مدّتی از زمان را با شوهرش می باشد، سپس ممکن است طلاقش دهد و به سوی پدر و قومش بازگردد؛ ولی اهل بیت پیامبر هستند که گرفتن صدقه، بر آنان حرام است»

مهدی از اولاد کنانه است

مقدسی شافعی در کتاب عقد الدرر نقل کرده که «قتاده» گوید:«قلت لسعید بن المسیّب: المهدیّ حقّ؟قال: حقّ. قلت: ممّن؟ قال: من کنانة.قلت: ثمّ ممّن؟ قال: من قریش. قلت: ثمّ ممّن؟ قال: من بنی هاشم. قلت: ثمّ ممّن؟ قال: من ولد فاطمة(علیها السلام)».«از سعید بن مسیّب پرسیدم: آیا مهدی(علیه السلام) بر حقّ است؟گفت: آری. گفتم: مهدی(علیه السلام) از چه طایفه ای است؟ گفت: از کنانه. گفتم: بعد از آن؟ گفت: از قریش. گفتم: بعد از آن؟ گفت: از بنی هاشم. گفتم: بعد از آن؟ گفت: از فرزندان فاطمه(علیها السلام)است».مقصود از «کِنانه»، کنانة بن خزیمة بن مدرکة بن الیاس بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان جدّ پیامبر اسلام(علیه السلام) است.مرحوم آیة اللّه سید صدر الدین صدر، در کتاب «المهدی(علیه السلام)» در این باره می نویسد:در کتاب «سبائک الذهب» می گوید: «بنی کنانه» گروهی از «مضر» هستند. مضر، دارای فرزندانی بود که پدران و اجداد پیامبر بودند تا به «نضر» منتهی می شود.

پاورقی


[1] (کتاب الغیبة)، شخ طوسی تحقیق شیخ عباد اللّه تهرانی و شیخ علی احمد ناصح،136 ـ 141، مؤسسه معارف اسلامیه. (کتاب الغیبة)، محمد بن ابراهیم نعمانی تحقیق علی اکبر غفاری/ 116 ـ 126، مکتبه صدوق. (کنز العمال فی سنن الائقوال والائفعال) علاء الدین هندی، ج261/14 تا 276.
[2] (اثبات الوصیة)، مسعودی 276/، دارالائضواء، بیروت. (مروج الذهب ومعادن الجوهر) مسعودی، ج199/4، دارالمعرفة، بیروت. (کمال الدین) شیخ صدوق 434/.
[3] (بحارالانوار)، علامه مجلسی، ج73/50، مؤسسة الوفاء ،بیروت؛ (اثبات الوصیة)،مسعودی 237/.
[4] (بحار الانوار)، ج113/50.
[5] (همان مدرک)، ؛200/ (مروج الذهب)، ج93/4.
[6] (کتاب الغیبة)، شیخ طوسی 231/.
[7] (همان مدرک)؛644/ (کمال الدین) صدوق 417/ ـ ؛423 (بحار الانوار)، ج12/51ـ ؛25(اثبات الوصیة)272/.
[8] (اثبات الوصیة) مسعودی 268 /270.
[9] (اثبات الوصیة) مسعودی 268/ 270. [
[10] (ینابیع المودة)،حافظ سلیمان455/،بصیرتی،قم.
[11] (کمال الدین) 424/.
[12] (کتاب الغیبة) شیخ طوسی 237/.
[13] (همان مدرک) 231/، 232،239.
[14] (همان مدرک) 231/، 232،239.
[15] (همان مدرک)77/، 105.
[16] (بحار الانوار)، ج19/12.
[17] (همان مدرک)، ج15/13.
[18] (کتاب الغیبة)، شیخ طوسی230/، ؛251 (کمال الدین) 434/.
[19] (کتاب الغیبة)، شیخ طوسی/ ؛232 (کمال الدین)/429.
[20] (کمال الدین) 501/.
[21] (همان مدرک) ؛435/ (سفینة البحار)، شیخ عباس قمی، ج703/2.
[22] (المقالات والفرق)، سعد بن عبداللّه ابی خلف الاشعری القمی، با مقدمه و تصحیح جواد مشکور، مقدمه/ط،مرکز انتشارات علمی و فرهنگی.
[23] (کمال الدین) 434/.
[24] (اثبات الوصیة)، مسعودی، 271.
[25] (اصولی کافی)، کلینی ج328/1، دارالتعارف، بیروت.
[26] (مرآة العقول فی شرح اخبار آل الرسول)، علامه مجلسی، ج2/4، دارالکتب الاسلامیة، تهران.
[27] (کتاب الغیبة)، نعمانی185/.
[28] (رسالة ابی غالب الزراری) 141/، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم.
[29] (اصول کافی)، ج؛1/341 (مرآة العقول)، ج57/4.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه